سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
نشریه ی فرصت
دوشنبه 91 فروردین 21 :: 8:23 عصر ::  نویسنده : مهدی
 فارس: فروش فیلم سینمایی «قلاده‌های طلا» ساخته جنجالی ابوالقاسم طالبی در سینماهای تهران و شهرستان‌ها تا روز پنجشنبه 17 فرودین‌ماه از مرز دو میلیارد تومان گذشت.

این در حالی است که تبلیغات زیادی از سوی ضد انقلاب خارج‌نشین علیه این فیلم شده است.

بنابراین گزارش، فیلم سینمایی «قلاده‌های طلا» که لقب سیاسی‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران را به خود اختصاص داده، به کارگردانی ابوالقاسم طالبی و تهیه‌کنندگی محمد خزاعی ساخته شده است و در بازیگرانی چون امین حیایی، محمدرضا شریفی‌نیا، علیرام نورایی، حمیدرضا پگاه و محمود عزیزی ایفای نقش می‌کنند.



موضوع مطلب : قلاده های طلا
شنبه 90 دی 10 :: 11:6 صبح ::  نویسنده : مهدی

 

مهم ترین عامل ضعف و سستی در اراده، گرایش به نفس و هوا پرستی و خودمحوری انسان و ضعف در بینش الهی و توحیدی و ضعف در شناخت خود و ارزشهای والای انسانی است.

آنکه ایمان و باور دارد خدا برای او بهترین برنامه ی رشد و کمال را فرستاده و دستورات و نواهیش، همگی به صلاح اوست، از همه ی توان خود برای اطاعت فرامین حضرت دوست، بهره می گیرد و یا آنکه باور کرده که خدا او را می بیند و در هر حالی نظاره گر اوست، محال است وجود خود را به زشتی ها بیالاید، چه کسی او را ببیند و یا نبیند!

مایه اصلی قوت اراده انسان، آگاهی و شناخت، ایمان و عشق است.

اگر انسان اسیر هوا و هوس، عادت های بد، دلبستگی های دنیوی و مذموم، وابستگی های مزاحم، گناه و نافرمانی، سنت های غلط، دوستان ناباب، مدگرایی و تنوع طلبی افراطی، پرخوری، پرخوابی، پرگویی، راحت طلبی، رفاه خواهی زیاد و مانند آن باشد، هرگز نمی تواند در زندگی خود به عنوان یک انسان با اراده و شاخص بدرخشد و در عرصه خودسازی، عبادت موفق عمل کند.

 راه های تقویت اراده

1 - تقویت بینش :

بدانیم و باور کنیم که معصیت، خواری می آورد و طاعت، عزت. رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم ) فرمودند: هر کس که می خواهد بدون آنکه مالی در کف داشته باشد بی نیاز باشد و بدون آنکه فامیلی وعشیره ای و خدم و حشمی داشته باشد، عزیز و محترم باشد و بدون آنکه در راس یک قدرت اجتماعی باشد و پستی را قبضه کرده باشد، مهابت وصلابت داشته باشد، راهش این است که خود را از خواری معصیت و گناه، خارج کند وبه عزت طاعت پرودگار، پیوند کند .

بهشتیان سؤال مى‏کنند... از مجرمان: چه چیز شما را به دوزخ وارد ساخت؟! مى‏گویند: ما از نمازگزاران نبودیم». می دانید چرا انسان با ترک نماز چنین روزی پیدا می کند؟ چون کسی که با خدا در ارتباط نبود به ناچار با شیطان در ارتباط خواهد شد. از این رو جایگاه او جای جزء آتش نیست

 تقویت اینگونه تفکر در زندگی و باور به اینکه با گناه، جز خواری نصیبمان نخواهد شد، موجب می گردد، عزم واراده ی انسان قوت یافته و در جهت صلاح خویش و پرهیز از گناه تلاش کند .

2 - تمرین در جهت تطهیر قوای فکری :

انسان هر قدر هم از معاصی دوری کرده، سعی در ترک محرمات کند، و به عبارت دیگر هر قدر، اراده ی خود را در اجتناب از معصیت قوی کند، اما اگر فکر پاک و طاهر و به دور از معصیت نداشته باشد، سعی و تلاش و اراده ی او نتیجه ای نخواهد داد؛ چرا که معمولا قبل از فعل معصیت، فکر معصیت به سراغ انسان می آید و فکر آلوده، همه ی اراده ها را ضعیف خواهد کرد.

3- ارزش قائل شدن برای خود:

معمولا انسانها یی که برای خود، ارزش قائل نیستند، از اراده ی ضعیف برخوردارند. انسانی که روح خود را الهی می داند و هدفی مقدس دارد، برای خود، ارزش قائل است؛ و در جهت هدف خود سعی وتلاش می کند. به عبارت دیگر انسانهایی که ازکرامت نفس برخوردارند، خود را به ارزانی یک گناه، نمی فروشند. امام علی (علیه السلام) می فرماید:« من کرمت علیه نفسه هانت علیه شهوته؛ کسی که شخصیت و کرامت نفس داشته باشد یعنی نفسش برایش عزت و شرف داشته باشد، شهوات و میل های نفسانی در نظرش خوار و پست و کوچک است» این بدان معنی نیست که انسان با عزت اصلاً شهوات نداشته باشد بلکه شهوات در تملک و کنترل او باید باشد و از راه شرعی به ارضای آنها بپردازد به عبارت دیگر میل ها در کف انسان اسیر باشند نه اینکه انسان اسیر و بندی آنها باشد.

4 - دوری از حب و علاقه ی دنیا؛ یکی از عوامل مهم در ضعف اراده حب دنیا است. در روایت هست که «حب الدنیا راس کل خطیئه.» دنیا دوستی مهمترین اثرش این است که اراده خیر را در انسان تضعیف می کند و ریشه تمامی خطاهای آدمی است.

  5- خودسازی و کسب آزادی معنوی؛ تا زمانی که انسان اسیر خواهش های نفسانی، شیطان و لذت طلبی های افراطی است، اراده قوی ای برای حرکت های معنوی نخواهد داشت، بنابراین بهترین عامل تقویت اراده خود سازی است.

6- یاد مرگ و سرنوشت تمامی انسان ها یعنی قبر و قیامت؛ مرگ اندیشی و یاد اینکه انسان پس از چند سال یا حتی ممکن است چند لحظه دیگر از این دنیا برود و گرفتار آثار و عواقب کارهای خود شود، عامل مهمی در تقویت اراده انسان برای حرکت به سوی خدا و دوری از گناهان است.




موضوع مطلب : چرا برخی دست و دلشان به نماز نمی رود؟
سه شنبه 90 آذر 22 :: 7:55 عصر ::  نویسنده : مهدی

 

قرآن کریم در داستان روبرویی و ملاقات حضرت موسی (علی نبینا و آله و علیه السلام) با دختران شعیب به مسلمانان درسهای متعددی را داده است از جمله: عدم اختلاط زن و مرد، نوع راه رفتن دو نامحرم با هم، سیاق سخن گفتن دو نامحرم که در آیات سوره قصص به آن اشاره شده است.

«وَلَمَّا وَرَدَ مَاءَ مَدْیَنَ وَجَدَ عَلَیْهِ أُمَّةً مِّنَ النَّاسِ یَسْقُونَ وَوَجَدَ مِن دُونِهِمُ امْرَأتَیْنِ تَذُودَانِ قَالَ مَا خَطْبُکُمَا قَالَتَا لَا نَسْقِی حَتَّی یُصْدِرَ الرِّعَاءُ وَأَبُونَا شَیْخٌ کَبِیرٌ» (قصص/23)

و هنگامی که به چاه آب مدین رسید، گروهی از مردم را در آن‌جا دید که چهار پایان خود را سیراب می‌کنند. در کنار آن‌ها دو زن دید که مراقب گوسفندان خویش هستند (و به چاه نزدیک نمی‌شوند). موسی به آن‌ها گفت: کار شما چیست؟ (چرا گوسفندان خود را آب نمی‌دهید؟) گفتند: ما آن‌ها را آب نمی‌دهیم تا چوپان‌ها همگی خارج شوند و پدر ما مرد کهن سالی است.

حضرت موسی‌(علیه السلام) با سختی فراوان و پس از چند روز مسافرت بدون توشه و امکانات، در حالی که پیش‌تر در نعمت و آسایش بود، به شهر مدین می‌رسد؛ شهری که از قلمرو مصر و حکومت فرعونیان خارج است. وی پس از ورود به شهر متوجه می‌شود گروهی از مردم برای آب دادن به گوسفندان خود اطراف چاه جمع شده‌اند. در این میان، آن‌چه نظر ایشان را به خود جلب می‌کند، وجود دو خانم است که کمی دورتر از جمعیت ایستاده‌اند و علت عقب‌تر ایستادن آن‌ها این است که نمی‌خواهند با چوپانان برخوردی داشته باشند.

زنان با عفت، از اینکه در شلوغی مردان نامحرم قرار گیرند حیا ورزیده و مکان های عمومی در جامعه دینی باید محرم از نامحرم را تفکیک کند، اخیرا در خبرهایی شاهد جدایی واگن های زنانه از مردانه در ژاپن برای رفاه حال زنان هستیم. باید دانست این عفت نفس تمایلی درونی است که هر انسانی طبق فطرت خویش به آن گرایش دارد

حرکتی در برابر زنان عفیف جامعه

حضرت موسی‌(علی نبینا و آله و علیه السلام) با وجود خستگی شدید به سمت آنان می‌رود و می‌پرسد که کارشان چیست و از آن‌جا که مردان این قوم را این قدر بی‌انصاف می‌بیند، در دل خشمگین می‌شود. وی برای کمک به این دو خانم جلوتر می‌رود و برایشان از چاه آب می‌کشد. سپس برای استراحت به سوی سایبان می‌رود:

«فَسَقی‏ لَهُما ثُمَّ تَوَلَّی إِلَی الظِّلِّ فَقالَ رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقیر» (قصص/24) موسی برای آنان آب کشید. سپس رو به سوی سایه آورد و عرض کرد: پروردگارا! هر خیر و نیکی بر من فرستی، من به آن نیازمندم. این حرکت حضرت موسی‌(علیه السلام) نشانه شدت غیرت و تعصب ایشان نسبت به زنان با شخصیت و عفیف جامعه است. پس از انجام این عمل نیک و دعایی که می‌کنند، درهایی چند به رویش باز می‌گردد و فصل جدیدی از زندگی‌اش آغاز می‌شود.

« فجََاءَتْهُ إِحْدَئهُمَا تَمْشیِ عَلیَ اسْتِحْیَاءٍ قَالَتْ إِنَّ أَبیِ یَدْعُوکَ لِیَجْزِیَکَ أَجْرَ مَا سَقَیْتَ لَنَا فَلَمَّا جَاءَهُ وَ قَصَّ عَلَیْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تخََفْ نجََوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّلِمِین‏» (قصص/25) یکی از آن‌دو به سراغ او آمد، در حالی که با نهایت حیا گام برمی‌داشت و گفت: پدرم از تو دعوت می‌کند تا مزد سیراب کردن گوسفندان را برای ما به تو بپردازد. هنگامی که موسی نزد او (شعیب) آمد و سرگذشت خود را شرح داد، گفت: نترس، از قوم ستم‌کار نجات یافتی.

حضرت موسی

پس از مدتی، یکی از آن دو دختر به سراغ موسی می‌آید و می‌گوید: پدرم تو را دعوت کرده است تا مزد کاری را که انجام داده‌ای بدهد. نکته‌ای که باید به آن توجه شود، ویژگی‌های آن دو دختر است که پدرشان تربیت کرده است.

 

این دو دختر عقب‌تر از گروه مردان ایستاده‌اند و منتظر هستند مکان خلوت‌تر شود تا به سمت چاه بروند: "...و وجد من دونهم امرأتین تذودان...".

پس مشخص است زنان با عفت، از اینکه در شلوغی مردان نامحرم قرار گیرند حیا ورزیده و مکان های عمومی در جامعه دینی باید محرم از نامحرم را تفکیک کند، اخیرا در خبرهایی شاهد جدایی واگن های زنانه از مردانه در ژاپن برای رفاه حال زنان هستیم. باید دانست این عفت نفس تمایلی درونی است که هر انسانی طبق فطرت خویش به آن گرایش دارد.

 

 

  

با نامحرم مختصر سخن بگو !

در پاسخ به حضرت موسی‌(علیه السلام)، مختصر و مفید جواب داده و بدون تفصیل دادن کلام، می‌گویند: "گوسفندان را سیراب نمی‌کنیم تا چوپانان بروند و پدر ما پیرمرد است". مختصر گویی و افاده کامل در بیان نیز از خصوصیات دیگری است که محرم و نامحرم باید رعایت کنند. این جمله می‌رساند که آن‌ها برادر یا محرمی ندارند که به آنان کمک کند. البته پدری دارند که پیر و ناتوان است و به سبب ضرورت مجبور هستند خودشان این کار را بکنند.

موسی‌(علیه السلام) و دختران مؤمن مدینی به عنوان دو الگوی جوان برای پسران و دختران مؤمن، در قرآن آورده شده است. در ادامه‌ی این ماجرا می‌آید که حضرت موسی‌(علیه السلام) با یکی از این دختران مؤمن ازدواج می‌کند. پس پاداش حیا، عفت، جوان‌مردی و غیرت ناموسی، دست یافتن به ازدواجی مبارک، زیبا و مناسب است

 

خداوند متعال در توصیف یکی از آن دو دختر که به سمت موسی آمد، می‌فرماید: "تمشی علی استحیاء"؛ یعنی حرکت و راه رفتن او در کمال حیا و عفت بود. بنابراین، می‌توان گفت یکی از صفت‌های برگزیده و برجسته که خداوند متعال به دختران جوان عطا می‌کند، رعایت حیا و عفت هنگام حضور یافتن در اجتماع است.

در برخی تفسیرها گفته شده است که در مسیر حرکت به سوی خانه شعیب، موسی جلوتر حرکت می‌کند و از این که پشت سر یک دختر جوان قرار گیرد و نگاهش به او بیافتد، پرهیز دارد. به همین علت، آن دختر به پدرش می‌گوید که موسی "قوی و امین" است؛ قوی بودن را هنگام آب کشیدن از چاه فهمیده بود و امین بودن را در مسیر بازگشت به خانه: « قَالَتْ إِحْدَئهُمَا یَأَبَتِ اسْتَْجِرْهُ إِنَّ خَیرَْ مَنِ اسْتَْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْأَمِین‏» (قصص/26) یکی از آن دو دختر گفت: پدرم! او را استخدام کن؛ بهترین کسی را که می‌توانی استخدام بکنی، کسی است که قوی و امین باشد.

افزون بر این صفت‌های برگزیده، این دختر با پدر خود رابطه‌ای خوب، صمیمی و دوستانه دارد و خیلی راحت و دوستانه به پدرش می‌گوید که موسی را استخدام کند. این خواهش هم‌چنین این نکته را می‌رساند که اگر شرایط و فرصت مناسب برای آن دختران فراهم گردد تا دیگر برای کار سخت از خانه بیرون نروند، بهتر است، که استخدام موسی می‌تواند این موقعیت را به آنان بدهد.

به هرحال، موسی‌(علیه السلام) و دختران مؤمن مدینی به عنوان دو الگوی جوان برای پسران و دختران مؤمن، در قرآن آورده شده است. در ادامه‌ی این ماجرا می‌آید که حضرت موسی‌(علیه السلام) با یکی از این دختران مؤمن ازدواج می‌کند. پس پاداش حیا، عفت، جوان‌مردی و غیرت ناموسی، دست یافتن به ازدواجی مبارک، زیبا و مناسب است.

 




موضوع مطلب :
شنبه 90 آذر 19 :: 12:0 عصر ::  نویسنده : مهدی

آیا میدانید: در جهان به 6000 زبان تکلم میشود.

آیا میدانید: هر قاره ای، شهری به نام «رم» دارد.

آیا میدانید: که حلزون می تواند سه سال بخوابد .

آیا میدانید: دلفین ها با یک چشم باز می خوابند .

آیا میدانید: قلب زنان نسبت به مردان تندتر می زند .

آیا میدانید: ناراحتی های پا در زنان 4 برابر مردان است.

آیا میدانید:کوسه ها از بیماری سرطان در امان هستند .

آیا میدانید: هیچ گورخری، خط های مشابه دیگری ندارد.

آیا میدانید: 13 درصد جمعیت جهان، صحرانشین هستند .

آیا میدانید: چهار پنجم جانوران رو حشره ها تشکیل داده اند.

آیا میدانید: تنها در یک پرواز، زنبور عسل به 75 گل سر می زند.

آیا میدانید: چشم انسان معادل یک دوربین 135 مگاپیکسل است.

آیا میدانید: ژاپن، پرمصرف ترین کشور جهان در زمینه انرژی است.

آیا میدانید: در ساخت دیوار بزرگ چین، آرد برنج به کار رفته است.

آیا میدانید: توماس ادیسون، مخترع لامپ از تاریکی وحشت داشت.

آیا میدانید: یک کودک 4 ساله روزانه بیش از 400 سوال می پرسد!

آیا میدانید: شیرها تا سن 2 سالگی قادر به غرش کردن نمی باشند.

آیا میدانید: در هر یک گرم خاک، حدود 10 میلیون باکتری زندگی می کند.

آیا میدانید: استرس باعث می شود، مرغ ها پرهای خود را از دست بدهند.

آیا میدانید: تعداد مرغ ها در سراسر جهان تقریبا با جمعیت انسان مساوی است.

آیا میدانید: به طور متوسط، هر فردی 5 سال از عمر خودش را صرف خوردن می کند.

آیا میدانید: سرعت خواندن از صفحه رایانه نسبت به کاغذ معمولی 25 درصد کندتر است.

آیا میدانید: نقاش معروف «لئوناردو داوینچی» معروف ترین نقاشی خود به نام «لبخند مونالیزا» را نه تاریخ زد و نه امضا کرد.

آیا میدانید: بازیافت تنها یک بطری شیشه ای، مقدار انرژی موردنیاز یک لامپ 100 واتی به مدت 4 ساعت را تامین می کند.

آیا میدانید: پرنده فلامینگو قادر است با سرعتی حدود 55 کیلومتر در ساعت پرواز کند. این پرنده در یک شب حدود 600 کیلومتر مسافت را طی می کند.




موضوع مطلب : هیئت عاشقان ثارالله
جمعه 90 آذر 18 :: 11:47 عصر ::  نویسنده : مهدی

 

زمان ظهور

حکمت الهی اقتضا نموده است که وقت ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نزد مردم مجهول و مکتوم بماند. احادیث بسیاری نیز از سوی پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام وارد شده است که هر پیشگویی را از زمان ظهور نفی می‌ نماید.

 

 

در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است: «کسانی که وقت ظهور را معین می ‌نمایند، دروغ می‌ گویند». امام صادق علیه السلام نیز فرموده است: « تعیین کنندگان وقت دروغ گفتند. ما در آنچه گذشت، وقتی معین نکردیم و در آنچه می‌آید نیز وقت معین نمی‌نماییم».

بنابراین مشخص کردن دقیق سال ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف امری محال است؛ زیرا احادیثی که علائم حتمی ظهور را متذکر می ‌شوند، ظهور آن علائم را به ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در همان سال نزدیک می ‌دانند.

همواره در طول تاریخ مردم آرزو کرده و می ‌کنند که ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را دریابند و اگر هنگام ظهور مشخص و معین می ‌بود، این انتظار وجود نداشت؛ بلکه آرزوها به یأس مبدل می‌ شد و میلیون ‌ها نفر از پاداش انتظار محروم می ‌ماندند. در حدیثی از امام صادق علیه السلام از پاداش انتظار چنین سخن به میان آمده است: « هر که بمیرد و منتظر این امر باشد، مانند کسی است که همراه مهدی در خیمه آن حضرت باشد، نه ... بلکه مانند کسی است که همراه رسول خدا با شمشیر پیکار می ‌کند».

چون مهدی به در آید، به مسجدالحرام رود. رو به کعبه و پشت به مقام ابراهیم بایستد. دو رکعت نماز گزارد. آن گاه فریاد برآورد: "ای مردمان! منم یادگار امام و یادگار نوح و یادگار ابراهیم و یادگار اسماعیل. منم یادگار موسی و عیسی و محمد ... منم صاحب قرآن و زنده کننده سنت

امتحان و آزمایش دلیل دیگری است برای اینکه زمان ظهور مشخص نباشد؛ زیرا خداوند بندگان خویش را به انواع گوناگون امتحان می کند، از جمله در مسائل اعتقادی؛ پس کسانی که به خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله و به آنچه که حضرت از سوی پروردگار خویش درباره امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف آورده، ایمان آورده ‌اند؛ طولانی شدن غیبت و انتظار برای ظهور، در عقایدشان اثری نخواهد گذارد. امام موسی کاظم علیه السلام در این زمینه فرموده است: «این امتحانی است از سوی خدای عزوجل که به وسیله آن مخلوقاتش را می ‌آزماید» خداوند بندگان خویش را به خاطر مصالحی چندی می ‌آزماید که از آن جمله اتمام حجت بر بندگان است تا مردم را بر خدای متعال برهانی نباشد. از همین روست که امام صادق علیه السلام همگان را به خواندن این دعای شریف در زمان غیبت سفارش کرده اند: «خدایا، خود را به من بشناسان؛ تو خود را به من نشناسانی، من پیامبرت را نخواهم شناخت. پروردگارا، فرستاده خود را به من بشناسان؛ چنانچه تو پیامبرت را به من نشناسانی، حجت تو را نخواهم شناخت. خدایا، حجت خود را به من بشناسان که اگر تو حجت را به من نشناسانی، از دینم گمراه خواهم شد».

گفتگو با «جبرائیل امین» در فرودگاه مسجدالحرام ( حتما بخوانید)

 

مکان ظهور

قیام شکوه مند امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از سرزمین حجاز و از مسجد الحرام، کنار کعبه معظمه آغاز خواهد شد و تعداد سیصد و سیزده تَن از اصحاب او که فرماندهان لشکری و کشوری آن حضرت هستند، در میان رکن و مقام، با آن حضرت بیعت می کنند. آن گاه، تعداد ده هزار نفر تکمیل می شود و وجود مقدس حضرت بقیه الله عجل الله تعالی فرجه الشریف با سپاه ده هزار نفری، از مکه حرکت می کنند و به اصلاح جهان می پردازند.

در روایتی آمده است که مفضل از امام صادق علیه السلام پرسید: « ای آقای من! حضرت مهدی از کجا و چگونه ظهور می کند؟». حضرت فرمودند: « ای مفضل! او به تنهایی ظهور می کند و به تنهایی کنار کعبه می آید و به تنهایی شب را در آن جا می گذراند».

در روایت دیگری می فرماید: « چون مهدی به در آید، به مسجدالحرام رود. رو به کعبه و پشت به مقام ابراهیم بایستد. دو رکعت نماز گزارد. آن گاه فریاد برآورد: "ای مردمان! منم یادگار امام و یادگار نوح و یادگار ابراهیم و یادگار اسماعیل. منم یادگار موسی و عیسی و محمد ... منم صاحب قرآن و زنده کننده سنت"».

 

چگونگی اطلاع مردم از ظهور

در روایاتی که از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام وارد شده است، علامت ها و نشانه هایی برای ظهور آن حضرت ذکر شده است که مردم با دیدن آن علائم و نشانه ها، از ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف باخبر می شوند. این علائم را دو دسته اند:

بنابراین مشخص کردن دقیق سال ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف امری محال است؛ زیرا احادیثی که علائم حتمی ظهور را متذکر می ‌شوند، ظهور آن علائم را به ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در همان سال نزدیک می ‌دانند

علائم خاص؛ این علامت ها، خاص و مختص وجود پر برکت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است و حضرت به وسیله آن می داند که خداوند به او اذن و اجازه ظهور داده است. در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است: «او (امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف) پرچمی دارد که چون وقت ظهورش فرا رسد، خود به خود باز می شود و خدای تعالی آن را به سخن می آورد و عرض می کند: " ای ولی خدا! دشمنان خدا را بکش". این دو علامت است: اولی باز شدن پرچم و دومی صدایی است که از پرچم بر می آید. همچنین او شمشیری دارد که در غلاف است و چون هنگام ظهور حضرتش فرا رسد، از غلاف بیرون می آید و خداوند آن را به سخن می آورد و صدا می زند: " ای ولی خدا! قیام کن که دیگر جای درنگ نیست و نشستن برای تو روا نیست که از دشمنان خدا دست برداری". پس حضرت خروج و قیام می کند و دشمنان خدا را هر کجا که بیابد، به قتل می رساند».

علائم عامه؛ علامت هایی هستند که جنبه عمومی دارند و برای مردم ظاهر خواهد شد و هر کس از عوام و خواص، در طول زندگی خود، برخی از آن ها را خواهد دید؛ این علامت ها بسیار است، از جمله: خروج سفیانی، گرفتن خورشید در نیمه ماه مبارک رمضان، گرفتن قرص ماه در آخر ماه مبارک برخلاف عادت، فرو رفتن زمین "بیدا" که سرزمینی است میان مکه و مدینه، توقف خورشید از آغاز ظهر تا وسط وقت عصر، طلوع خورشید از مغرب، کشته شدن نفس زکیه که سیدی است هاشمی در پشت کوفه با هفتاد نفر از صالحان، خروج یمانی از طرف یمن، پیدا شدن سرخی شدید در آسمان که در اطراف آن پراکنده شود، پیدایش آتش در طول مشرق که تا سه روز یا هفت روز در هوا بماند و ...

 




موضوع مطلب : هیئت عاشقان ثارالله علایم ظهور
پنج شنبه 90 آذر 3 :: 9:44 صبح ::  نویسنده : مهدی

سلام امید زندگی ام. این صد و بیست و چهارمین نامه ای است که برایت می نویسم و تو هنوز حتی یک کلمه به من پاسخ نداده ای. فقط بی هیچ کلامی نامه هایم را برمی داری و با نگاه زیبا اما ساکتت به من می نگری و می روی. چقدر در برابر خانه تان بنشینم و کتابهای عاشقانه بروشم تا شاید تو از خانه بیرون بیایی و تو را برای لحظه ای ببینم؟..."

  کتاب «وقتی که کوه گم شد» حکایت مردانی است از جنس آذرخش که در غبار غفلت و عقلت زدگی ما گم شده اند. حکایت سلحشورانی است که حتی بعد از شهادتشان نیز دشمن دست از آنها برنداشت و کمر به نابودی آنان بست. نابودی فرهنگ، مرام و روش آنان، چون در قاموس اهریمن، مرام و فرهنگ آن غیور مردان، بسیار خطرناک تر از خود آنان است.

کتاب «وقتی که کوه گم شد» برشی از یک فیلم نامه بلند است که سعی شده تا اندکی از پرده های ضخیم فراموشی را کنار زده و نسلی را به ما نشان داده که وجود خویش را تقدیم حیات بشری کردند و چون شمع بی صدا سوختند تا برای زمانی هر چند کوتاه محفل بشریت را روشنی بخشند.

«وقتی که کوه گم شد» حکایت نسلی است که ناخواسته از گذشته اش دور شده و سرگشته و حیران در امواج بلند طوفان رسانه ای گرفتار شده و فریاد اغیثینی سرداده است. «وقتی که کوه گم شد» شاید پاسخ به سوالی باشد که نسل مظلوم امروز از گذشته مهجور مانده اش دارد.

«وقتی که کوه گم شد» اوراق پراکندگی سرداری را ورق می زند که تا مدت ها در هزارتوی غبارآلود رعایت مناسبتهای سیاسی اسیر بود. اسوه ای انسانی که به جرم زیاد بزرگ بودنش در هزار دخمه عفریت بهانه ها مخفی نگه داشته شد. او پرچمدار فتح خرمشهر، سرلشکر حاج احمد متوسلیان است.

نویسنده «وقتی که کوه گم شد» بهزاد بهزادپور است که با چند اثر محدودش مانند این کتاب و کتاب امپراطور عشق، انقلابی در حوزه فیلم نامه نویسی ایجاد کرده است و بلندترین مفاهیم را با قلمی زیبا و فکری زیباتر در کتابهایی با حجم محدود به خوانندگان انتقال داده است.

بهزادپور داستان را اینگونه آغاز می کند که جوانی تمامی کتابهای کتابخانه پدرش را که خبرنگار بوده و دو ماه است فوت کرده به جهت خرید کامپیوتر مرتبط با اینترنت به مرد کتابفروشی می فروشد. وقتی کتابها به مغازه کتابفروشی منتقل می شود، در بین کارتن های کتاب، مجموعه زیادی از کاغذهای دست نوشته نمایان می شود. مرد کتابفروش با دیدن کاغذها آنها را روی میز می گذارد و مشغول چیدن بقیه کتابها می شود.

پسر مرد کتابفروش که عاشق دختری است به نام حمیده و برای او نامه های زیادی می نویسد این بار هم از نبود پدر استفاده کرده و شروع به نوشتن نامه عاشقانه می کند. او برای این کار از کاغذهای دست نوشته یک روی سفیدی که روی میز هستند استفاده می کند. پسرک برای رساندن نامه به حمیده کارش این است که نامه را در شکاف صندوق صدقات نزدیک درب خروجی مدرسه حمیده می گذارد. این بار نیز پسر از این ترفند استفاده می کند تا بتواند نامه را به حمیده برساند. هنگامی که حمیده به همراه سایر دوستانش مثل هر روز از مدرسه بیرون می آید دوستانش به حمیده اشاره می کنند که باز آن پسر برایت نامه نوشته و در شکاف صندوق صدقات قرار داده است و حمیده بدون توجه به پسرک و دوستانش که در حال مسخره کردن او هستند نامه را در کیف قرار می دهد و راهی خانه می شود.

داستان اینگونه ادامه پیدا می کند که حمیده این بار به جای مطالعه متن نامه پسرک اشتباها شروع به خواندن نوشته های پشت کاغذ می کند و هر چه بیشتر ادامه می دهد تعجب و حیرت او بیشتر می شود. نوشته های پشت کاغذ، یادداشت های خبرنگار است در مورد حاج احمد متوسلیان و حمیده در تلاش است که به دیگر کاغذها دست پیدا کند. از طرفی چون پسرک کتابفروش از ماجرا بی اطلاع است بدون توجه به ترتیب کاغذها یکباره از وسط آنها کاغذی بیرون می کشد و مشغول نوشتن نامه ای دیگر می شود و هنگامی که نامه به دست حمیده می رسد موضوع دست نوشته ها فرق کرده و صفحه دیگری از دست نوشته ها است و این باعث می شود حمیده به هر بهانه ای شده به کاغذها دسترسی پیدا کند.
در طرف دیگر داستان گروهی قصد دارند این دست نوشته ها به دست نسل های بعد نرسد و برای این کار به هر دری می زنند. از وعده وعید دادن به پسر خبرنگار بگیرید تا تهدید و تعقیب حمیده و ... .

داستان پردازی بهزاد بهزادپور  و همراه کردن خواننده در سه موقعیت که یکی کنجکاوی حمیده برای پی بردن به ماجرای حاج احمد متوسلیان و همچنین نامه های عاشقانه ای که پسر کتابفروش می نویسد و در کنار این دو روایتگری بخشی از عملیات خرمشهر در دست نوشته های خبرنگار پیرامون حاج احمد متوسلیان و به علاوه تلاشی که دست نشانده های دشمن برای نابودی این یادداشت ها انجام می دهند یکی از زیباترین فیلم نامه هایی است که تاکنون منتشر شده است.

ناگفته نماند که ابتدای این کتاب با عبارت "یا موسی بن جعفر ادرکنی" آغاز شده است که امید است حاج احمد ما به همراه دیگر همرزمانش هرچه زودتر با مدد امام کاظم علیه السلام از بند دشمنان آزاد گردند.

کتاب «وقتی که کوه گم شد» به قلم بهزاد بهزادپور توسط ستاد گرامیداشت بیستمین سالگرد اسارت حاج احمد متوسلیان با قیمت 700 تومان بهه بازار عرضه شده است.  

 




موضوع مطلب :
پنج شنبه 90 آذر 3 :: 8:0 صبح ::  نویسنده : مهدی

«شهیدی» که برای «حال امروز» مسئولین نامه نوشت

 یقیناً بازخوانی نامه‌هایی که شهدا برای خانواده‌های خود می‌نگاشتند، امروزه می‌تواند برای انسان‌های آزاده روشی عالی برای زندگی سالم باشد
 بازخوانی نامه ها و وصیت نامه شهدا بعد از سال ها، می تواند برای انتخاب راه و روش زندگی سالم امروز ما کمک شایانی نماید. به خصوصی مسئولینی که امروزه به هر نحوی با بیت المال در ارتباط هستند.
متنی که در حال حاضر پیش روی شماست نامه ای است که شهید«محمد اصغریخواه» در تاریخ 10 اردیبهشت 1366 برای همسر خود، سرکارخانم«سیده نساء هاشمیان سیگارودی» نوشته‌اند.
***
همسرم از شما تقاضا دارم که حدود 20 هزار تومان در مواقع ممکن حتماً به حساب جبهه و جنگ پرداخت نمایید. به جهت استفاده شخصی از اموال از این روز خیلی می‌ترسم. روزی که فقط روز حسرت و روز حساب است نه روز عمل.

 نساء خانم در نامه‌ات به کنایه، گویا مجدداً مرا به ضرورت نوشتن یک وصیت‌نامه هشدار دادید. البته حق دارید بنده هم معترضم. البته دلیلی بر ننوشتن آن به جز تنبلی و بی‌توجهی خودم نمی‌بینم. ولی تصمیم دارم و قبلاً هم به ذهنم رسید که شاید فکر کنی مسخره باشد. چون بر این باورم که شما حق برزگی بر گردنم دارید؛ شاید بیشترین حق را. از طرفی رسالت بزرگی در تربیت فرزندانم دارید. شاید بزرگترین رسالت را. شما را به خدا از شما می‌خواهم که آنچه نظر شماست در ارتباط با نوشتن وصیت‌نامه‌ معقول و شرعی با در نظر گرفتن همین 2 اصل که ذکر کردم (به هر صورتی که می‌توانید) شرایط و نظریات خودتان را برایم بنویسید تا باشد که ان‌شاءالله نظر مبارک شما برآورده گردد. شما را به خدا و به روح شهدا سوگند که فکر سوء نکن و سعی کن که این کار را بکنی (به عبارتی دیگر شما بنویسید و من پاک‌نویس و امضا کنم) تا آن موقع منتظر می‌مانم.
***
شهید محمد اصغریخواه کیست؟
روستای فقیده شهرستان لنگرود دوازدهمین روز از خردادماه 1340 را خوب به یاد دارد. روزی که محمد، فرزند کوچک و ظریف خانواده «اصغری خواه» متولد شد تا بشود مرد حماسه‌ساز جبهه‌های نبرد.
محمد دوران ابتدایی تحصیل خود را در همان روستا گذراند و برای ادامه‌ تحصیل به همراه برادر بزرگ خود راهی شهر شد. مهربانی و عطوفتش او را تبدیل به اسوه‌ای دوست‌داشتنی کرده بود و همنشینی و انس مداوم با قرآن از او انسانی اهل عمل ساخته بودد نه اهل حرف و سخن. آنقدر روی استفاده‌ی شخصی از اموال دولت حساس بود که بعد از ازدواجش وقتی فرزندش بیمار شد حاضر نشد او را با ماشین دولت به درمانگاه ببرد. حتی وقتی پدرش که به جبهه اعزام شده بود روزی به دیدار محمد رفت دید که چادرش هیچ سقف و پوششی ندارد و از بقیه‌ی چادرها سردتر است و او در جواب سؤال پدر که می‌پرسید چرا چادر تو سرد است گفت:

«برای مسقف کردن چادرها پلاستیک‌هایی آوردم که مقدارش کافی نبود من دیدم انصاف نیست تا وقتی چادر بچه‌ها مشکل دارد من در آسایش باشم و به خودم فکر کنم.»

او در طول مدت حضور خود در جبهه در لشگر 2 کربلا و قدس فرماندهی گردان‌های امام رضا (ع)، امام حسین (ع) و کمیل را بر عهده داشت و در عملیات‌های متعددی حضور مؤثر داشت که در یکی از عملیات‌ها دچار موج‌گرفتگی شدید شد و بالاجبار برای مدتی از حضور در جبهه بازماند. شهادت شهید رضوانخواه دوست و همرزم قدیمی اش و فرمانده دلاور گردان کمیل قرار از او گرفت و او را بی‌تاب کرد. محمد پس از مدتی جانشین همرزم شهیدش شد و فرماندهی گردان کمیل را بر عهده گرفت. حضور در جبهه از علاقه‌ی او به درس نکاست او را وادار به حضور در آزمون سراسری دانشگاه کرد و در چند نوبت هم پذیرفته شد اما هربار به دلیل مشکلات جبهه یا انجام عملیات از رفتن به دانشگاه انصراف داد اما خدا می‌خواست که او در آزمونی دیگر نمره قبولی بگیرد. محمد در تاریخ 19/1/1367 طی عملیات والفجر 10 در منطقه‌ی بانی بنوک نمره ی قبولی را از درس ایثار و شهادت گرفت و در حرم امن الهی ساکن شد. از این شهید 27 ساله دو فرزند (سجاد و سوده) به جا ماند تا یادگاری از دوران فداکاری و ایثار بر پدرشان باشند.




موضوع مطلب :

روز جمعه گروهی از دانشجویان دانشگاه دیویس در کالیفرنیا در حمایت از جنبش وال استریت در حال تجمع بودند که بی دلیل و در حالی که هرگز رفتار خشونت آمیز نداشتند به شدت توسط پلیس با گاز فلفل مورد هدف قرار گرفتند.

چنین رفتار زننده ای از پلیس آمریکا باعث شده که خشم و نارضایتی عمومی در آمریکا هرچه بیشتر شود. در ویدیوی منتشر شده از این تجمع دیده می شود که پلیس وحشیانه بصورت مستقیم در صورت دانشجویانی که روی زمین نشسته اند اسپری فلفل می پاشد. در اثر این اتفاق یک زن که به دلیل مشکلات ناشی از استنشاق گاز فلفل به بیمارستان منتقل شده وضعیت جسمانی نامناسبی دارد.

دانشجویان دانشگاه دیویس در مواجهه با پلیس از شعارهایی مثل: "اراذل به دانشگاه آمدند"، "لعنت بر پلیس از یونان تا آمریکا"، "شما سلاح دارید، ما صدا داریم" و غیره استفاده کردند و فریاد می زدند که بخاطر دستگیری دوستانمان اینجا روی زمین می نشینیم. دانشجوها خطاب به پلیس گفتند: بخاطر نشستن در اینجا شما به ما شلیک می کنید؟! می خواهید مارا بکشید؟! پلیس با اسپری فلفل به استقبال دانشجویانی رفت که کف محوطه دانشگاه نشسته بودند و عده ای از آنها را راهی بیمارستان کرد. ویدیوی جنجالی بالا نشان می دهد پس از این اقدام همه حاضرین دانشگاه با فریاد "شرمتان باد" پلیس کالیفرنیا را از محل راندند.
 
رفتار روزهای اخیر پلیس آمریکا اثبات می کند که آنها دستور دارند به هر شیوه ای حتی اگر شدیدا وحشیانه باشد تظاهرات کنندگان را متفرق کنند.
روز پنجشنبه هم در یکی دیگر از تظاهرات جنبش وال استریت در آمریکا اتفاق مشابهی رخ داد که تکرار این اتفاق نیروهای امنیتی آمریکا را هرچه بیشتر در انزوا قرار داده است. تصویر زیر عکس منتشر شده توسط رسانه ها در روز پنجشنبه است.




موضوع مطلب : حرکت وحشیانه پلیس کالیفرنیا
دوشنبه 90 آبان 30 :: 11:35 عصر ::  نویسنده : مهدی


 در این روزها داستان  مصوبه و یا به عبارت بهتر تفسیر نمایندگان  مجلس از قانون خدمات کشوری نقل محافل و رسانه ها شده است. این استفساریه  که در محافل عمومی به " حقوق دائمی و مادام العمر مسوولان کشور"  معروف شده است با واکنش منفی رسانه ها، تشکل های دانشجویی عدالت خواه، مردم و حتی برخی نمایندگان مجلس  روبرو شده و نقدهای مختلفی به آن ابراز گردیده است.  ما در این مجال بنا داریم با نگاهی تخصصی و از منظر حقوقی و ارزشهای انقلاب به این استفساریه بپردازیم. لذا برای درک صحیح تر این تفسیر سوال برانگیز و جنجالی، باید صورت مساله را در ابتدا مورد بررسی  قرار دهیم.

استفساریه مساله ساز چه می گوید؟

پس از تصویب یک قانون در مجلس، گاهی ابهامی درباره معنا و مقصود یکی از مواد قانون پدید می آید که نیاز به تفسیر از سوی قانون گذار احساس می شود. استفساریه ها در واقع تفسیر مجلس از قانونی است که در مجلس  تصویب شده بوده است.یکی از قوانین مهم مصوب این سالها، قانون خدمات کشوری است.   در ماده 71 قانون مدیریت خدمات کشوری، آمده است که اگر چنانچه افراد استخدام دولت، در جایگاهی با عنوان مدیریت سیاسی منصوب شوند و دو سال در این پست بمانند و بعد از دوران مدیریت‌شان بر سر همان شغل سابق بازگردند، تا 80 درصد مزایای آن گروه و پایه دوران مدیریت را دریافت می‌کنند. حالا استفساریه درباره این ماده از قانون  انجام شده است که آیا شمول ماده 71 قانون مدیریت خدمات کشوری، شامل حال این بازنشستگان هم می‌شود یا خیر که این استفساریه ، حقوق مدیریتی را شامل حال آنها هم دانست.

عملا با تعلق این حقوق برای دوره بازنشستگی افرادی که دوسال سابقه مدیریت داشته اند ، این حقوق مدیریتی برای  مسوولان محترم  به شکل مادام العمر باقی مانده  و تا انتهای عمرشان از آن بهره مند خواهند شد.

گروه های مشمول این استفساریه:

طبق نتیجه منطقی و عملی از این استفساریه این افراد اگر از سال 1386 به بعد دوسال سابقه مدیریت سیاسی داشته باشند تا پایان عمر از 80 درصد حقوق مدیریتی برخوردار خواهند بود:

الف: رؤسای سه قوه . ب: معاون اول رئیس جمهور، نواب رئیس مجلس شورای اسلامی و اعضای شورای نگهبان. ج: وزرا، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و معاونان رئیس جمهور. د:استانداران و سفرا. هـ: معاونین وزرا.

نتایج اجرایی تصویب نهایی این طرح:

1-طبق این تفسیر مسوولانی که  دو سال پست سیاسی داشته اند  ، حتی اگر بعداً یک کارمند ساده و یا کارشناس در اداره شوند  باید 80 درصد حقوق دوران وزارت یا استانداری یا نمایندگی مجلس و ... را  دریافت نمایند.

  

2-این قاعده برای افرادی است که در استخدام رسمی دولت بوده اند و دو سال سابقه مدیریتی داشته اند . لذا افرادی که استخدام دولت نبوده اند ولی مسوولیت اجرایی  برعهده داشته اند نمی شود.

3- عملا با تعلق این حقوق برای دوره بازنشستگی افرادی که دوسال سابقه مدیریت داشته اند ، این حقوق مدیریتی برای  مسوولان محترم  به شکل مادام العمر باقی مانده  و تا انتهای عمرشان از آن بهره مند خواهند شد.

4- جالب‌تر اینجاست که چون این مصوبه مشمول زمان پس از لازم الاجرا شدن قانون مدیریت خدمات کشوری می‌شود، از آنجا که این قانون در دولت نهم تصویب شده است، شامل مدیران و مسئولان سیاسی دولتهای قبل نمی‌شود و تنها ...!!!

واکنشها به این  استفساریه سوال برانگیز:

 

این مصوبه اکثرا  با واکنش منفی گروههای سیاسی ،جناحها و مطبوعات از گرایشهای مختلف سیاسی روبرو شد.  مثلا حسین شریعتمداری در سرمقاله خود در کیهان نوشت:

 این سؤال جدی و منطقی از نمایندگان رأی دهنده به استفساریه مورد اشاره در میان است که آنان نماینده مردم هستند و برای خدمت به مردم و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران وارد مجلس شده اند و یا آن که خدای نخواسته در قبول این مسئولیت سودای سود داشته و به منافع مادی و شخصی خود می اندیشیده اند؟!لطفاً ابرو در هم نکشید و از این پرسش برادرانه عصبانی نشوید! چرا که پاسخ آن دشوار نیست و رای مثبت شما به استفساریه یاد شده نمی تواند از دو حالت خارج باشد. حالت اول آن که تنها منافع شخصی و مادی خود را در نظر داشته اید و حالت دوم این که؛ از درک رسالت نمایندگی و مسئولیتی که برعهده دارید آگاه نبوده اید! و در هر دو حالت- با عرض پوزش از بیان این حقیقت- صلاحیت شما برای نمایندگی مردم قابل تردید است. چرا که مجلس «خانه مردم» و «عصاره فضیلت های ملت» است و کار مردم را وانهادن و به منافع خود پرداختن «فضیلت» نیست که جای آن در خانه ملت باشد.

شریعتمداری: این سؤال جدی و منطقی از نمایندگان رأی دهنده به استفساریه مورد اشاره در میان است که آنان نماینده مردم هستند و برای خدمت به مردم و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران وارد مجلس شده اند و یا آن که خدای نخواسته در قبول این مسئولیت سودای سود داشته و به منافع مادی و شخصی خود می اندیشیده اند؟

روزنامه جمهوری اسلامی که دارای گرایش سیاسی متفاوتی نسبت به کیهان است نیز مجلس را با انتقادات جدی مواجه ساخت و نوشت: این قبیل اقدامات، در کنار قصورهائی که مجلس هشتم در انجام بعضی وظایف اصلی خود نشان می‌دهد، اعتبار این دوره از مجلس را بشدت کاهش داده و بیم آن می‌رود که این کاهش اعتبار، به اصل مجلس نیز سرایت کند و مردم از مرکز قانون‌گذاری کشور که به فرموده امام باید در رأس امور باشد ناامید شوند. مجلس هشتم اکنون نزد افکار عمومی با این سؤال مواجه است که چرا در برابر معطل ماندن بسیاری از قوانین مصوب مجلس نتوانسته کاری انجام دهد؟ سؤال دیگری که افکار عمومی از نمایندگان مجلس هشتم دارد اینست که چرا به وظیفه قانونی خود در زمینه سؤال از رئیس‌جمهور عمل نمی‌کند؟

اگرچه برخی حامیان این طرح معتقدند که «وقتی کسی 10-15 سال وزیر بوده اما الان او را یک کار‌شناس عادی کرده اند، باید بتواند از ترفیع حقوقی برخوردار باشد و تفاوت تطبیق در حقوقش رعایت شود.» اما منتقدان می گویند اگرچه در ابتدای دولت نهم و دهم از این موارد بسیار بوده است و بسیاری از مسوولین پس از عزل با حکم کارشناس بازنشست شده اند، اما این طرح فقط به دوران پس از دولت نهم و مسوولینی که در شرایط فعلی  پست دارند مربوط است و به قبل از دوران قانون خدمات کشوری اشاره ای ندارد.

بسیج دانشجویی دانشگاههای مختلف تهران نیز طی انتشار نامه ای سرگشاده به آقای لاریجانی رییس مجلس نوشتند :

 آیا تصویب چنین قوانینی خلاف خواست حضرت امام(ره) و خلاف فرمایشات مقام معظم رهبری(حفظه الله)، مبنی بر ساده زیستی مسئولین و این که مسئولین از سطح متوسط جامعه فراتر نروند، نیست؟ مگر نه اینکه ساده زیستی مسئولین، از توصیه های موکد اسلام است و چه در سیره پیامبر و چه در دوران خلافت امیر المومنین(ع) ، اهمیت زیادی به این موضوع داده می شد؟

نتیجه گیری:

به نظر می رسد این گونه قوانین و تفاسیر از قوانین از دو منظر قابل نقد و خدشه است. اولا در نظام جمهوری اسلامی و آرمانهای آن، قرار بر این بود که "مسوولیت" صرفا برای "خدمت" بیشتر باشد و مسوولین  به دوران خدمت به عنوان یک فرصت برای  اعتلای روح خود و جامعه نگاه کنند. مسوولیت در نظام اسلامی ما بر خلاف نظام طاغوت و ستمشاهی که  مایه تمییز مدیران از مردم و فرصتی برای زراندوزی محسوب می شد ، فقط و فقط در خدمت رسانی تعریف می شد. امام راحل عظیم الشان و رهبر معظم انقلاب بارها بر لزوم ساده زیستی مسوولین تکیه کرده اند. آیا وظیفه یک مدیر جز خدمت به مردم است که حالا باید بعداز تحویل دادن  مسوولیتش ، برای دوران مدیریتش حقی طلب شود و حقوقی ویژه از بیت المال مسلمین دریافت کند؟

ثانیا  به نظر می رسد در سال جهاد اقتصادی که شرایط خطیر اقتصادی  و تحریمها توجه بیشتری را طلب می کند، تصویب این گونه قوانین و تفسیرها فقط و فقط به اضافه شدن هزینه های اجرایی کشور منجر می شود. در پایان به نظر می رسد  با توجه به ایجاد  بار مالی این گونه تفاسیر و هم چنین  تباین آن با اصول اصلی و آرمانهای بنیادین انقلاب و قانون اساسی، شورای محترم نگهبان  به دقت و حساسیت نسبت به این مصوبه مجلس اقدام نماید.

 

هیئت عاشقان ثارالله علوم پزشکی تبریز




موضوع مطلب : استسفاریه نمایندگان مجلس
یکشنبه 90 آبان 29 :: 8:0 عصر ::  نویسنده : مهدی

هیئت عاشقان ثارالله برگزار میکند:

دوشنبه شبها نماز خانه خوابگاه بوستان

ساعت30/9-11 شب

دعای توسل و روضه خوانی

یا

زیارت عشورا همرا با سینه زنی

 

بامداحی

حاج سعید جبرئیلی




موضوع مطلب : هیئت عاشقان ثارالله
1   2   3   4   >   
پیوندها
لوگو
هیئت عاشقان ثار الله علوم پزشکی تبریز
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 3
  • بازدید دیروز: 8
  • کل بازدیدها: 170702