نشریه ی فرصت آخرین مطالب
چهارشنبه 90 آبان 25 :: 3:0 عصر :: نویسنده : مهدی
منشور سخنان مقام معظم رهبری در مورد تهاجم فرهنگی؛
تهاجم فرهنگی بلند شدن موی پسران نیست، عدم خودباوری است
* چرا ایران باید در ردیف کشورهاى بهاصطلاح در حال توسعه - یعنى توسعه نیافته - قرار بگیرد؟ «در حال توسعه» یک تعبیر تعارفآمیز است؛ یعنى عقبمانده و توسعهنیافته. مگر ذهن و استعداد و قدرت فکرى ما از کسانى که امروز دویست سال در دنیاى علم پیشتازند، کمتر است؟ مىبینید که کمتر نیست. آنها از لحاظ علمى دویست سال از ما جلوترند؛ این گناه پادشاهان است؛ گناه نظام دیکتاتورى است؛ گناه خاندانهاى پلیدى است که بر این کشور حکومت کردند؛ گناه خاندان پهلوى است.
* همین احساسى که امروز من و شما داریم و باید در این کشور حاکم مىبود، یک روز آن را کوبیدند و خفه کردند. چرا خفه کردند؟ چون رؤساى این کشور، دستنشاندههاى همان قدرتهایى بودند که نمىخواستند این کشور اینطور حرکت و رشد کند؛ نمىخواستند این منبع ثروت مفت و مجانى را از دست بدهند.
* اگر صاحب خانه بیدار باشد، دزد نمىتواند وسایل خانه را جلوى چشم او جمع کند و ببرد. یا باید صاحبخانه را خواب کنند، یا باید دست و پایش را ببندند؛ و الا اگر بیدار باشد، دست و پایش باز باشد و قدرت هم داشته باشد، مگر به دزد اجازه مىدهد؟ کسانى که مىخواستند ایرانى خواب باشد، دست و پایش بسته باشد و حرکتى در راه مالک شدن موجودى و ثروت طبیعى خود نکند، آمدند کسانى را در رأس این مملکت گذاشتند.
* نه فقط از لحاظ سیاسى و امنیتى، بلکه از لحاظ فرهنگى نیز ما را عقب نگه داشتند.
* من که مىگویم تهاجم فرهنگى، عدهیى خیال مىکنند مراد من این است که مثلا پسرى موهایش را تا اینجا بلند کند. خیال مىکنند بنده با موى بلند تا اینجا مخالفم. مسألهى تهاجم فرهنگى این نیست. البته بىبندوبارى و فساد هم یکى از شاخههاى تهاجم فرهنگى است؛ اما تهاجم فرهنگى بزرگتر، این است که اینها در طول سالهاى متمادى به مغز ایرانى و باور ایرانى تزریق کردند که تو نمىتوانى؛ باید دنبالهرو غرب و اروپا باشى. نمىگذارند خودمان را باور کنیم.
* الان شما اگر در علوم انسانى، در علوم طبیعى، در فیزیک و در ریاضى و غیره یک نظریهى علمى داشته باشید، چنانچه برخلاف نظریات رایج و نوشته شدهى دنیا باشد، عدهیى مىایستند و مىگویند حرف شما در اقتصاد، مخالف با نظریهى فلانى است؛ حرف شما در روانشناسى، مخالف با نظریهى فلانى است. یعنى آنطورى که مؤمنین نسبت به قرآن و کلام خدا و وحى الهى اعتقاد دارند، اینها به نظرات فلان دانشمند اروپایى همان اندازه یا بیشتر اعتقاد دارند!
* جالب اینجاست که آن نظریات کهنه و منسوخ مىشود و جایش نظریات جدیدى مىآید؛ اما اینها همان نظریات پنجاه سال پیش را به عنوان یک متن مقدس و یک دین در دست مىگیرند! دهها سال است که نظریات پوپر در زمینههاى سیاسى و اجتماعى کهنه و منسوخ شده و دهها کتاب علیه نظریات او در اروپا نوشتهاند؛ اما در سالهاى اخیر آدمهایى پیدا شدند که با ادعاى فهم فلسفى، شروع کردند به ترویج نظریات پوپر! سالهاى متمادى است که نظریات حاکم بر مراکز اقتصادى دنیا منسوخ شده و حرفهاى جدیدى به بازار آمده است؛ اما عدهیى هنوز وقتى مىخواهند طراحى اقتصادى بکنند، به آن نظریات کهنهى قدیمى نگاه مىکنند!
* این ها دو عیب دارند: یکى اینکه مقلدند، دوم اینکه از تحولات جدید بىخبرند؛ همان متن خارجى را که براى آنها تدریس کردهاند، مثل یک کتاب مقدس در سینهى خود نگه داشتهاند و امروز به جوانهاى ما مىدهند. کشور ما مهد فلسفه است، اما براى فهم فلسفه به دیگران مراجعه مىکنند!
* تهاجم فرهنگى، مثل خود کار فرهنگى، اقدام آرام و بى سر و صدایى است.
* یکى از راههاى تهاجم فرهنگى، این بوده است که سعى کنند جوانان مؤمن را از پایبندیهاى متعصبانهى به ایمان، که همان عواملى است که یک تمدن را نگه مىدارد، منصرف کنند. همان کارى را که در اندلس، در قرنهاى گذشته کردند. یعنى جوانان را در عالم، به فساد و شهوترانى و میگسارى و این چیزها مشغول کردند. این کار، حالا هم انجام مىگیرد.
* من بارها گفتهام: عدهاى وقتى در خیابان نگاه مىکنند و زنانى را مىبینند که حجابشان قدرى ناجور است، دلشان خون مىشود. بله؛ این کار بدى است. اما کار بد اصلى، این نیست. کار بد اصلى آن است که شما در کوچه و خیابان نمىبینید! کسى به کسى گفت: «چه کار مىکنى؟» گفت: «دهل مىزنم.» گفت: «چرا صداى دهلت در نمىآید؟» گفت: «فردا صداى دهل من در مىآید!» صداى فروریختن ایمان و اعتقاد ناشى از تهاجم پنهانى و زیرزیرکى دشمن - اگر شما ملت و عناصر فرهنگى بیدار نباشید - خداى نخواسته، آن وقتى در مىآید که دیگر قابل علاج نیست!
* عدهاى خیال کردهاند که وقتى ما به تهاجم فرهنگى غرب حمله مىکنیم، فقط مسألهمان ایناست که یک نفر در خیابان حجابش را درست رعایت نکرده است. مردم بحمدالله حجابشان را رعایت مىکنند؛ الا افرادى قلیل. مسألهى اینها نیست. این، فرعى است. اصل قضیه آن است که داخل خانههاست و از مجامع جوانان سرچشمه مىگیرد و دشمنان آنجا کار مىکنند. آنکه آشکار نیست، آنکه پنهان است، خطر آنجاست.
* جوانان ما شهوات را دور انداختند، راحتى و لذت را دور انداختند؛ رفتند در میدان مبارزه و توانستند دشمن را به زانو درآورند. حال دشمن از جوانان ما انتقامش را مىگیرد. انتقامش چیست؟ انتقام دشمن این است که جوانان ما را به لذات و شهوات سرگرم کنند.
بیانات در دیدار جوانان، اساتید، معلمان و دانشجویان دانشگاههاى استان همدان17/04/1383
بیانات در دیدار کارگران و فرهنگیان کشور، به مناسبت «روز کارگر» و «روز معلم» 15/02/1372
هیئت عاشقان ثارالله علوم پزشکی تیریز
موضوع مطلب : پیوندهای روزانه پیوندها
لوگو آمار وبلاگ
|
||