بانک هـا ، هرجا که بـاشد پول پـارو می کنند
تـوی هـر آشفـتـه بـازاری تـکـاپـو می کنند
تـا بـه دست آرنـد ، از بــازار ، سـود ِ بیشتر
اسکناس وسکه را این روی و آن رومی کنند
تـاجران را دوست می دارنـد ، امـا در عمـل
چشم را بـا جای پای پول ، همسو می کننـد
هـرچه می آید به دست ِ خلق از پول و پله
مثل بـرق و بـاد ، از هـر دست جـارومی کنند
پـول هـای بی زبـان را بـا زبـان چـرب و نـرم
داخل ِ صندوق ها ، در هفت پستـو می کنند
سخت می گیرنـد وقت وام دادن ، یک کمی
لیک هـنگـام گـرفتن ،سحـر و جـادو می کننـد
چون یکی وامی گرفت وقسط آن را دیـرداد
آبـروریـزانـه ، جـنجـال و هـیـاهــو مـی کننـد
بعد هم ، با فوت و فنّی کاملا مخصوص خود
حـرف های نـا منـاسب ، بـار ِ یـارو مـی کنند
آخرش هم گر نشد پرداخت اصل و فرع پـول
پیش قاضـی تاجِر بـیـچـاره را سـو مـی کنند
گاه هم این نازنین زحمت کشان سخت کوش
بـر خلاف رسم و عـادت، نعـل وارو مـی کنند
میلیـاردی ، وام های ِ بی ضمـانت می دهنـد
یا وثیقـه ، مـلکی از پشت ابـرقــو مـی کننـد
لاجرم چون میشود این وام مشکوک الوصول
بـا دیون ِ مانده روی دست هم خـو می کنند
تـا نـگردد بـانک ، از بی اعتبـاری ورشکست
نزد بانک ِ دیگری هم سفتـه جیرو می کنند
من نمیدانم که آنان با چنین مشی و مشام
پـول ِ سرگردان ِ ما را از کجـا بـو می کنند
گـاف دادن هـای آنـان ، قصـه ای دارد دراز
مشتری ها این هنر را خوب واگو می کنند