سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
نشریه ی فرصت
شنبه 90 آبان 28 :: 12:0 صبح ::  نویسنده : مهدی

 

منشور سخنان مقام معظم رهبری در مورد تهاجم فرهنگی
 
 
تفاوت تبادل فرهنگی با تهاجم فرهنگی
 
* «تهاجم فرهنگى»، با «تبادل فرهنگى» متفاوت است.
 
* تبادل فرهنگى لازم است. هیچ ملتى بى‌نیاز نیست از این‌که در همه‌ى زمینه‌ها، از جمله در زمینه‌ى مسایل فرهنگى، از ملت‏هاى دیگر بیاموزد.
 
* ملت‏ها در رفت و آمدهایشان، آداب زندگى را، خلقیات را، علم را، لباس پوشیدن را، آداب معاشرت را، زبان را، معارف را و دین را از یکدیگر فرا گرفته‌اند. این، مهم‏ترین تبادل‏هاى ملت‏ها با هم بوده است؛ حتى مهم‏تر از تبادل اقتصادى و کالا.
 
* بسیار اتفاق افتاده است که این تبادل فرهنگى، به تغییر مذهب یک کشور انجامیده است! مثلا در شرق آسیا، بیشترین عاملى که اسلام را به این کشورها - از جمله به کشور اندونزى، به کشور مالزى و حتى به قسمت‏هاى مهمى از شبه قاره - برد، دعوت مبلغین نبود؛ بلکه رفت و آمد آحاد ملت ایران بود.
 
* خود ملت ما هم، در طول زمان، خیلى چیزها از ملت‏هاى دیگر آموخته است، و این، یک روند ضرورى براى تر و تازه ماندن معارف و حیات فرهنگى در سرتاسر عالم است. این، تبادل فرهنگى است و خوب است.
 
* تهاجم فرهنگى این است که یک مجموعه - سیاسى یا اقتصادى - براى مقاصد سیاسى خود و براى اسیر کردن یک ملت، به بنیان‏هاى فرهنگى آن ملت هجوم مى‌برد.
 
* چنین مجموعه‌اى هم چیزهاى تازه‌اى را وارد آن کشور و آن ملت مى‌کند؛ اما به زور؛ اما به قصد جایگزین کردن آن‏ها با فرهنگ و باورهاى ملى. این، اسمش تهاجم است.
 
* در تبادل فرهنگى، هدف، بارور کردن فرهنگ ملى و کامل کردن آن است. اما در تهاجم فرهنگى، هدف، ریشه‌کن کردن فرهنگ ملى و از بین بردن آن است.
 
* در تبادل فرهنگى، آن ملتى که از ملت‏هاى دیگر چیزى مى‌گیرد، مى‌گردد چیزهاى مطبوع و دلنشین و خوب و مورد علاقه را مى‌گیرد. فرض بفرمایید، دانش را از آنها تعلیم مى‌گیرد. فرض کنید، ملت ایران به اروپا مى‌رود و مى‌بیند آن‏ها مردمى اهل سخت‏کوشى و خطر کردنند. اگر این را از آن‏ها یاد بگیرد، خیلى خوب است. به اقصاى شرق آسیا مى‌رود و مى‌بیند که آن‏ها مردمى هستند داراى وجدان کار، علاقه‌مند به کار، مشتاق کار. اگر این را از آن‏ها یاد بگیرد، خیلى خوب است. به فلان کشور مى‌رود و مى‌بیند مردم آن کشور، وقت‌شناس، داراى نظم و انضباط، داراى محبت، داراى حس ادب و حس احترامند. اگر یاد بگیرد، این‏ها چیزهاى خوبى است.
 
* در تبادل فرهنگى، قضیه چنین است: ملت فراگیرنده، مى‌گردد نقاط درست و چیزهایى را که فرهنگ او را کامل مى‌کند، از دیگران تعلیم مى‌گیرد. درست مثل انسانى که ضعیف است و دنبال غذاى مناسبى مى‌گردد. دوا و غذاى مناسب را مصرف مى‌کند، تا سالم شود و نقصش از بین برود.
 
* در تهاجم فرهنگى، چیزهایى که به ملت مورد تهاجم مى‌دهند، چیزهاى خوب نیست، بلکه چیزهاى بد است. فرض بفرمایید اروپاییها، وقتى تهاجم فرهنگى را در کشور ما شروع کردند، نیامدند روحیه‌ى وقت‌شناسى‌شان را، روحیه‌ى شجاعت و خطر کردن در مسایل را، یا تجسس و کنجکاوى علمى را، در ملت ما منتشر کنند و با تبلیغات و تحقیقات، سعى کنند ملت ایران، ملتى داراى وجدان کارى یا وجدان علمى شود. این کارها را که نمى‌کنند! مسأله لاابالى‌گرى جنسى را وارد کشور ما مى‌کردند. ملت ما، در طول هزاران سال، ملتى بود داراى مبالات جنسى؛ یعنى رعایت‏هاى مربوط به زن و مرد و این در تمام دوران اسلامى بوده است. نه این‌که کسى خطا و تخلف نمى‌کرده؛ خطا همیشه هست. در همه‌ى دوران‏ها و در همه‌ى زمینه‌ها، افراد بشر خطا مى‌کنند. خطا هست؛ اما خطا غیر از این است که چیزى بشود عرف جامعه!
 
* اگر در تبادل فرهنگى، ملتى که از فرهنگ بیگانه چیزى مى‌گیرد، تشبیه به آدمى شود که در کوچه و بازار، غذا و دواى مناسب مى‌خرد که مصرف کند؛ در تهاجم فرهنگى، ملتى را که تحت تهاجم قرار گرفته است، باید به بیمارى که افتاده و خودش کارى نمى‌تواند بکند، تشبیه کنیم. آن وقت دشمن، آمپولى به او تزریق مى‌کند و معلوم است آمپولى که دشمن تزریق کند، چیست! این، فرق دارد با آن دارو و درمانى که خود شما بروید و آن را با میل انتخاب و وارد بدنتان کنید. این، تهاجم فرهنگى است.

* پس، تبادل فرهنگى به انتخاب ماست؛ اما تهاجم فرهنگى به انتخاب دشمن است.
 
* تبادل فرهنگى انجام مى‌دهیم تا کامل شویم؛ یعنى فرهنگ خودى را کامل کنیم. اما تهاجم فرهنگى انجام مى‌گیرد تا فرهنگ خودى را ریشه‌کن کند.
 
واردات مطبوعات نمونه ای از تعاطی فرهنگی
 
* از ما سؤال مى‌شود که «شما از وضع کنونى مطبوعات ایران راضى هستید یا نه؟» من اگر بخواهم در این جلسه‌ى خصوصى و خودمانى به شما مطلبى عرض کنم، جوابم این است که «نه؛ راضى نیستم.» چرا؟ چون کیفیت مطبوعات کشور، متناسب با تاریخ مطبوعات در این کشور نیست.
 
* ما درباره‌ى هر پدیده‌اى که سخن مى‌گوییم و قضاوت مى‌کنیم، باید به تاریخ آن پدیده نگاه کنیم.
 
* یک وقت پدیده‌اى است که اگرچه در دنیا سوابق زیادى دارد، اما تازه وارد این سرزمین شده است. خوب؛ نمى‌شود زیاد انتظار داشت.
 
* یک وقت پدیده‌اى است که ضعیف وارد شده یا به وسیله‌ى آدم‏هاى نالایق وارد شده است. نمى‌شود خیلى توقع داشت.
 
* اما یک وقت پدیده‌اى است که سابقه‌ى زیادى دارد و خوب هم وارد شده است، که مطبوعات از این قبیل است.
 
* البته مطبوعات، وارداتى است؛ یعنى جزء بخش‏هاى مثبت فرهنگ غرب است که ما از آن‏ها گرفتیم.
 
* یک وقت من درباره‌ى «تعاطى فرهنگى» - نقطه‌ى مقابل «تهاجم فرهنگى» - بحث مفصلى کردم که از مصادیقش، یکى همین مطبوعات است
 
 
 
بیانات در دیدار وزیر، معاونین و رؤساى مناطق آموزش و پرورش سراسر کشور 21/05/1371
 
 
 بیانات در دیدار مدیران و مسؤولان مطبوعات کشور 13/02/1375
 
 
هیئت عاشقان ثارلله علوم پزشکی تبریز
 



موضوع مطلب : تفاوت تبادل فرهنگی با تهاجم فرهنگی

پیوندها
لوگو
هیئت عاشقان ثار الله علوم پزشکی تبریز
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 11
  • بازدید دیروز: 12
  • کل بازدیدها: 170517