سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
نشریه ی فرصت
پنج شنبه 90 آذر 24 :: 4:36 عصر ::  نویسنده : شهاب

 

متن شبهه:
نخست در مورد بی آبی ، وضعیت بیابانی و عطش حسین و یارانش

همانطور که میدانید جنگی که در روز عاشورا رخ داده در نزدیکی رود فرات بوده. در هیچ کجای کره زمین نمی توانید سرزمینی در کنار یک رود را بیابید که صحرا و بیابان بی آب و علف باشد، مگر رودی که از میان کوهستان می گذرد. همه در درازای تحصیلمان خوانده ایم که در کنار رودخانه ها جلگه و زمین های حاصل خیز به وجود می آید. واقعیت این است که اطراف فرات را نیز مانند سایر رودخانه ها، جلگه ها و زمین های حاصل خیز تشکیل میدهد و کربلا نیز سرزمینی سرسبز است.
منطقه کربلا را بنگرید، اینجا همان صحرای جهنمی کربلا است؟
از آن گذشته در چنین مناطقی به دلیل نزدیکی به رودخانه بستر زیرین زمین را سفره های پهناور آبی تشکیل می دهد و دست رسی به آب آسان تر از آن چیزیست که به ذهن می رسید. تنها با کندن 4 یا 5 متر از زمین می توان به آب رسید. در منطقه اهواز یکی از مشکلات ساخت و ساز همین سفره های زیرزمینی است که کاملا زیر شهر با فرا گرفته اند. 72 نفر نتوانسته اند یک گودال 4 متری حفر کنند؟
از طرفی بر طبق گفتار شیعیان این رویداد در تابستان و هوای گرم و جهنمی رخ داده ولی با مراجعه به این سایت و وارد کردن تاریخ 10 ام محرم سال 61 هجری قمری در قسمتIslamic Calendar در می یابید که عاشورا در روز چهارشنیه 21 مهر ماه بوده است.البته 21 مهر نیز هوای کربلا آنچنان خنک نیست ولی آن تابستان جهنمی هم که شیعیان میگویند نیست. اکنون می گویند شرایط آب و هوایی 1400 سال پیش با امروز فرق دارد. نخست اینکه در یک پریود 1400 ساله آن تغییر آب و هوایی که در ذهن مسلمانان است نمی تواند رخ دهد و دوم اینکه اگر هم تغییری باشد مطمئنا هوا خنک تر نشده بلکه دما بالاتر هم رفته است. یعنی 1400 سال پیش نسبت به امروز خنک تر بوده.
اما یک نکته ی جالب دیگر
در داستان هایی که از واقعه ی عاشورا گفته شده اشاره ای به گرسنگی نگردیده ، یعنی کاروان حسین مشکل گرسنگی نداشته است.
باز هم نکته ای دیگر، سه نقل قول در مورد مقبره امام حسین ع:
هارون الرشید را در حالى پشت سر گذاشتم که قبر حسین علیه السلام را خراب کرده و دستور داده بود که درخت سدرى را که آنجا بود به عنوان نشانه قبر براى زوار، و سایه ‏بانى براى آنان قطع کنند. (تاریخ‏الشیعه،محمد حسین المظفری، ص 89، بحار الانوار،ج 45،ص 39
قبر شریف آن حضرت مورد تعرض‏و دشمنى متوکل عباسى قرار گرفت.او به توسط گروهى از لشکریانش قبر را احاطه کرد تا زائران به آن دسترسی نداشته باشند و به تخریب قبر و کشت و کار در زمین آنجا دستور داد.. (اعیان الشیعه،ج 1،ص 628،تراث کربلا،ص 34;بحارالانوار،ج 45،ص 397)
سال 236 متوکل دستور داد که قبر حسین بن على و خانه‏هاى‏اطراف آن و ساختمانهاى مجاور را ویران کردند و امر کرد که جاى قبر را شخم زدند و بذر افشاندند و آب بستند و از آمدن مردم به آنجا جلوگیرى کردند. (همان)
از این دست نقل قول ها بسیار است که تنها به سه مورد اشاره کردم. در بیابان بی آب علف و صحرای جهنمی کشت و کار کرده اند و بذر افشانده اند؟
پس با این همه موارد چگونه حسین و کاروانش از تشنگی و گرمای هوا رنج دیده اند؟

دوم ،حرمله و حضرت علی اصغر (علیه السلام) :
این داستان علی اصغر هم از آن افسانه های جالب عاشوراست
حسین به علت عطش فراوان که در پست قبلی اشاره کردم عطشی در کار نبوده ، فرزند شیرخوارش را در بغل گرفته و جلوی سپاه میرود و میگوید دست کم به این طفل آب بدهید.از آن طرف (سپاه یزید) شخصی به نام حرمله که گویا تیرانداز قابلی بوده تیری را به قصد گلوی نوزاد رها کرده و او را می کشد، یا شهید می کند یا هر چه شما بگویید. در ظاهر تراژدی واقعا دردناکیست ولی با کمی تامل مطالبی دال بر خرافی و غیر واقعی بودن این داستان می ابیم.
نخست آنکه نوزاد شیرخوار و چندین ماهه اصلا گردنی به آن صورت که ما تصور می کنیم ندارد.اگر دقت کنید سر نوزاد به بدنش چسبیده است،دلیلش هم آن است که هنوز استخوان و عضلات گردن چنان رشد نکرده اند که وزن سر را تحمل کنند
پس تیر حرمله به کجا خورده است؟
تنها در یک صورت می توان گردن نوزاد را تا حدودی دید، در صورتی که سر کودک به پشت برگشته و به سمت زمین آویزان شود.
دوم آنکه فاصله دو سپاه در هنگام نبرد معمولا 200 یا 300 متر بوده است. اگر قهرمان تیراندازی المپیک با آن کمان های مجهز و مدرن را نیز بیاوریم نمیتواند از آن فاصله گردن کودک که هیچ حتی پدر کودک را نشانه بگیرد و به هدف بزند.شاید با دراگانوف نیز چنین کاری دشوار باشد چه رسد به تیر و کمان.
سوم آنکه برای چه حرمله نوزاد را نشانه گرفته؟ در تمام جنگ ها مهمترین شخص فرمانده سپاه است. حرمله باید حسین را می زده نه نوزاد را. کدام عقل سالمی چنین چیزی را می پذیرد؟ حرمله فرمانده سپاه را ول کرده و نوزاد را از پای درآورده؟ اگر به قول مسلمانان واقعا هوا جهنمی بوده مگر این حرمله مازوخیسم داشته که در آن شرایط، جنگ را کش بدهد و خودش را بیشتر اذیت بکند؟
در جایی مسلمانی گفت حضرت کودک را در دست گرفته و نزدیک سپاه رفته تا صدای او را بشنوند، در این صورت چرا حضرت با اینکه از قساوت لشکر عمر سعد خبر داشته این کار را کرده است.
چهارم که از همه نیز جالبتر است آن است که اصلا کودک چند ماهه چه نیازی به آب دارد؟ نوزاد چندین ماهه شیر می نوشد و نه آب و مادرش میتواند به نوزاد شیر بدهد

سوم، شبهه حضرت ابوالفضل (علیه السلام) :
آقا ابوالفضل برای رفع تشنگی لشگر حسین به دل دشمن زده و مشکی را از آب رودخانه پر کرده و در مسیر برگشت شخصی آن دستش را که مشک را گرفته بوده قطع می کند. حضرت مشک را با دست دیگرش می گیرد و به راهش ادامه می دهد. دوباره یک از خدا بی خبری آن دست دیگر را هم قطع می کند. حضرت اکنون مشک را با دندانش می گیرد و در آخر چند از خدا بی خبر دیگر وی را به شهادت می رسانند. این وقایع چگونه ممکن است اتفاق بیافتد؟

پاسخ به شبهات

تشنگی در کرب و بلا

وقتی در مورد تاریخ صحبت می کنیم بدون روش و با چهار پارامتر منبری یا مداح نمی توان قضاوت کرد، و اساسا برای همین رشته علمی تاریخ و تمدن در همه دانشگاه های جهان تدریس می شود و مقاطع دکتری دارد و الا که هر کس با بهانه میزان قرار دادن عقل ناقص خود به تحریف تاریخ می پرداخت!

نویسنده محترم نیز به دو یا سه گزاره توجه کرده و با مستمسک قراردادن این گزاره های غیر تاریخی اساس تشنگی را زیر سوال برده!، قابل توجه ایشان و همه جویندگان بصیرت:

1.صحرای کربلا حد قاصل 70 کیلومتری کوفه، در آن موقع محل سکونت نبود و البته بخاطر نزدیکی به شطّ فرات از آبادانی نسبی برخوردار بود، امام حسین علیه السلام با استفاده از فروش یکی از باغات پدر خود در کوفه همان روز دوم محرم بسیاری از زمین های کربلا را خرید و وقف زوار خود قرار داد.

2.دقیقا از روز هفتم محرم فرمان بسته شدن آب صادر شد و ابن زیاد به عمر سعد دستور داد اگر در خیمه ها چاهی درست کردند فرمان بده عین سی هزار لشگر بر خیمه ها بتازند و چون امام نمی خواستند حرم درگیر جنگ شود از اینکار خودداری کردند، برخی افراد دشمن نیز مدام سرک می کشیدند تا متوجه حفر چاه شوند. اما حضرت اباالفضل و تنی از یاران دلاور امام تا شب دهم که تعداد محافظان شط به چهار هزار نفر رسید مرتبا به نگهبانان شط حمله ور شده و برای خیمه ها آب می آوردند.(الارشاد، ج2: 88-91/ ابن اعثم کوفی، الفتوح، ج 5 : 91) (کیفیت تشنگی: http://www.hawzah.net/FA/articleview.html?ArticleID=77251)

3. با این حال در میانه روز، آن گاه که تشنگی بر کودکان، زنان و حتی سپاهیان امام فشار شدیدی آورده بود، امام به حضرت عباس(علیه السلام)دستور داد اقدام به حفر چاه نماید؛ چرا که سرزمین کربلا بر کرانه رودی پر آب قرار داشت و احتمال آن می رفت که با کندن چاه به آب دست یابند. حضرت عباس(در حالی که احتمالا دیگران کارزار جنگ را پی می گرفتند) مشغول کندن چاه شد. پس از مدتی کندن زمین، از رسیدن به آب از آن چاه ناامید گردید، از چاه بیرون آمد و در قسمت دیگری از زمین دوباره شروع به حفر چاه نمود، ولی از چاه دوم نیز آبی نجوشید.(ینابیع المودة، ج2، ص340؛ المنتخب، ج2، ص441؛ مقتل ابی مخنف، ص57؛ بطل العلقمی، ج2، ص357)

4.در روز عاشورا هم گرسنگی فشار می آورد که در روز یازدهم امام سجاد علیه السلام به حضرت زینب می فرمایند «عمه جان رنگت به زردی رفته و ضعیف شده ای، چرا همان سهم اندک غذای خود را نمی خوری؟ که زینب مجلله می فرماید بچه ها با سهم اندکشان سیر نمی شوند و من مال خودم را به ایشان می دهم»؛ اما درد تشنگی چیز دیگری است، این را روزه داران ماه رمضان در تابستان خوب می فهمند برای همین همه مقاتل به تشنگی سپاه حسین علیه السلام اشاره کرده اند.

5.دوستانی که در مهرماه یا فروردین ماه به کربلا سفر کرده باشند می دانند شب هایش سرد است و روزهایش گرم و مرطوب؛ حال اگر در روز، زره و کلاه خود و تلاش سخت در جنگ و زخم های بسیار بر تن باشد تشنگی فشار سختی به بدن می آورد. این همان بیان علی اکبر سلام الله علیه به پدرش است.

6.استاد مطهری که در عصر خود منادی مبارزه با مجعولات در قیام عاشورا ست، با تحقیق و تتبع در مدارک مختلف، می فرماید: «مسأله تشنگى اباعبداللَّه و خاندان و اصحابشان مسأله شوخى‏اى نیست. هوا بسیار گرم است (عاشوراى آن وقت ظاهراً در اواخر خرداد بوده؛ هواى عراق زمستانش گرم است، چه رسد به نزدیک تابستان آن)، سه روز است که آب را بر روى اهل بیت پیغمبر بسته‏اند، گو اینکه در شب عاشورا توانستند مقدارى آب به خیمه‏ها بیاورند که حضرت فرمود: آب را بنوشید و این آخرین توشه شما خواهد بود. و بعلاوه از نظر طبیعى یک قاعده‏اى است: هر کسى از بدنش خون زیاد برود که بدن کم خون شده و احتیاج به خون جدید داشته باشد، تشنه مى‏شود. خداوند متعال بدن را به گونه‏اى ساخته است که وقتى به چیزى احتیاج دارد، فوراً همان احتیاج جلوه مى‏کند. افرادى که زخم برمى‏دارند، مى‏بینید فوراً تشنگى بر آنها غالب مى‏شود و این به واسطه رفتن خون از بدنشان است که چون بدن براى ساختن خون آماده مى‏شود و مى‏خواهد خون جدید بسازد، آب مى‏خواهد. خودِ رفتن خون از بدن، موجب تشنگى است.

«یَحولُ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ السَّماءِ الْعَطَشُ» اینقدر تشنگى اباعبداللَّه زیاد بود که وقتى به آسمان نگاه مى‏کرد بالاى سرش را درست نمى‏دید. اینها شوخى نیست. ولى من هرچه در «مقاتل» گشتم (آن مقدارى که مى‏توانستم بگردم) تا این جمله معروفى را که مى‏گویند اباعبداللَّه به مردم گفت: «اسْقونى شَرْبَةً مِنَ الْماءِ» (یک جرعه آب به من بدهید) ببینم، ندیدم. حسین کسى نبود که از آن مردم چنین چیزى طلب کند. فقط یک جا دارد که حضرت در حالى که داشت حمله مى‏کرد «وَ هُوَ یَطْلُبُ الْماءَ». قرائن نشان مى‏دهد که مقصود این است: در حالى که داشت به طرف شریعه مى‏رفت (در جستجوى آب بود که از شریعه بردارد) نه اینکه از مردم طلب آب مى‏کرد.»(مجموعه آثار، حماسه حسینی1و2، ج17: 187)

7.اساسا در مورد تاریخ باید به کتاب های تاریخی مراجعه کنیم والا در یک اتاق تاریک به حساب خودمان با عقل کلنجار می رویم.... تمام مقاتل و کتاب های تاریخی معتبر پیشین به مسئله تشنگی سپاه حسین در روز عاشورا اشاره داشته اند.

8.اما چرا امام حسین علیه السلام طلب باران نکرد و سوال های دیگر در مورد تشنگی را اینجا بخوانید: http://www.pasokhgoo.ir/node/2832

9.راستی،،،، نویسنده در چند قسمت اشاره می کند که «مسلمانان می گویند فلان» ... این یعنی خود نویسنده مسلمان نیست، چه برسد شیعه باشد،،، پس نویسنده بی علم و بی عقل چه قصدی از این نوشته پروپاگاندایی داشته؟؟ تازه اولش هم می گوید آثار قیام عاشورا را می دانیم!!

ماجرای علی اصغر سلام الله علیه

1.بعد از شهادت همه یاران و آخرین نفر که حضرت ابالفضل سلام الله علیه باشد، لشگر دشمن هل هله می کرد و به تنهایی امام می خندید (تمسخر یکی از موثرترین راه های شکست روحی حریف است)، امام وقتی با اهل حرم خداحافظی می کرد متوجه تشنگی بی امان علی اصغر شد زیرا نه مادرش شیر داشت و نه هیچ شتری که آنجا بود، برخی از مقاتل گویند که امیدی به زنده ماندن این بچه نبود چون از شدت گرسنگی و تشنگی دست و پا می زد. شاید امام اندک امیدی داشت که دشمن از سر رحم این بچه را سیراب کنند، شاید هم به خودشان بیایند و عمق جنایتی را که می کنند ببینند، شاید هم برای بیدار شدن برخی از دلها این کودک را میان لشگر دشمن برد.(معالی السبطین،ج 1: 423، محدثی)

2.وقتی حضرت میان لشگر دشمن رفت چون شمشیر نکشیده بود، همه می دانستند که الان سر جنگ ندارد و می خواهد چیزی گوید یا نشان دهد، بعد از اینکه علی اصغر بر دست حضرت بالا رفت و سرش مقداری به عقب افتاد، لشگریان دست و پا زدن این بچه را دیدند و مبهوت ماندند، عمر سعد متوجه بهت لشگر شد و دستور را صادر کرد و از آنجایی که حضرت خیلی به لشگر نزدیک شده بود تا بی امانی بچه را ببینند امکان دارد حرمله 10 متر با حضرت فاصله داشته باشد و او از تیر سه شعبه استفاده کرد که عرض بزرگ تیر سبب اصابت به هدف کوچک شود.

3.چرا علی اصغر را نشانه رفت و پدر را نشانه نگرفت؟ حدس هایی می شود برای این اتفاق زد: زیرا بچه سبب انحراف افکار عمومی می شود بنابراین باید او را هدف گرفت. شاید هم می خواستند دل پدر را تکه تکه کنند و هتک حرم اش کنند تا زجر کش شود، والا چرا به پدر فرصت دادند تا بچه را دفن کند، با خانواده خداحافظی کند، در جلوی چشم او به خیمه گاه ....

ماجرای حضرت ابالفضل سلام الله علیه

1.همه اصحاب و بنی هاشم شهید شده بودند که امام تصمیم گرفتند در این آخرین لحظات به کمک برادر دلاورشان کمی آب به خیمه ها برسانند. از این حیث ابوالفضل از راست و امام از چپ به لشگر زدند تا آنها را پخش کنند و در این حال بلند بلند رجز می خواندند تا از سالم بودن هم آگاه شوند و قرار بر این بود تا امام لشگر را مشغول کند و ابالفضل به شط زده و آب بیاورد. در این حین امام و حضرت ابالفضل دلاورانه می جنگیدند. تا ایشان مشک را پر از آب کرد و از شط خارج شد. کنار شط، نخلستان است و بسیاری از لشگریان دشمن(خصوصا تیراندازان) در میان نخل ها موضع گرفتند تا در برگشت به حضرت حمله غافلگیرانه کنند، چنین هم شد.(منتهی الآمال،ج 1/ص 386)

2.گزارش های تاریخی از قطع شدن دست راست و سپس چپ حضرت خبر داده اند که موقعیت قطع دستان هم اکنون در کربلا موقعیتی دارند و برای هر کدام ضریح کوچکی ساخته اند که بدین ترتیب شما می توانید نوع حرکت حضرت ابالفضل را درک کنید. اینکه با تیر یا شمشیر یا نیزه دست ها قطع شده بطور مشخص نیامده اما قطعا با یک تیر نمی توان دست را قطع کرد و به هر صورت که بوده مشک به دست دیگر و سپس به دندان گرفته شده، آیا به هیچ وجه نمی توان به این واقعه تاریخی احتمال وقوع داد؟

3.حضرت ابالفضل هر قدر هم که پر قدرت باشند وقتی فقط چهل نفر (که البته در گزارش تاریخی هزاران نفر آمده) ایشان را محاصره تنگ کنند و هر یک نیزه یا تیر یا شمشیری روانه کنند قطعا دو یا سه تا به هدف اصابت می کند.

4.وقتی مشک به دندان رفت دیگر رجزی خوانده نشد و امام که در طرف چپ لشگر بود متوجه مشکلی برای برادر شد و سعی کرد خود را به علقمه برساند که در این فاصله، عمود آهن و ...

5.نقش حضرت ابالفضل و ذکر دلاوری هایش را از منابع معتبر بخوانید: http://www.hawzah.net/fa/MagArt.html?MagazineArticleID=19747&MagazineNumberID=3699&SubjectID=80169

منبع:عماریون



موضوع مطلب :

موضوع:
به گزارش پایگاه اینترنتی بسیج، سردار بسیجی محمد رضا نقدی در جمع مسئولین بسیج کارگری در مشهد، در توصیف شرایط رژیم حاکم بر آمریکا گفت: امروز امریکا دیگر فقط یک ابرقدرت مجازی است و سران رژیم آمریکا بازگشت به دوره ابرقدرتی را باید در خواب و خیال جستجو کنند. دوران ننگین ابرقدرتی امریکا به تاریخ پیوسته است و امروز جز یک ارتش شکست خورده و بی روحیه، یک اقتصاد ورشکسته و یک ایدئولوژی رسوا و ناتوان در اداره امور معمولی جامعه چیزی روی دست نظام سرمایه داری نمانده است.

وی در واکنش به راه اندازی سفارتخانه مجازی از سوی امریکا خاطرنشان کرد: آمریکا حق دارد سفارتخانه مجازی درست کند و باید پس از این یک ایران مجازی و یک تهران مجازی هم درست کند، در خیابان های آن قدم بزند، مردم آن را مثل گذشته تحقیر کند و نفت و ذخایر آن را غارت کند تا شاید قدری زخم شکست را با این بازی های رایانه ای التیام بخشد.

وی افزود: اگر شاهان شکست خورده، بازگشت به تاج و تخت را در خواب می دیدند و با خیال خود لذت می بردند؛ خوبی فضای مجازی این است که ابر قدرت های شکست خورده می توانند در فضای مجازی به سلطه خود ادامه دهند و قدری از عقده های خود گره گشایی کنند.

وی خطاب به رئیس جمهور آمریکا گفت: ما به رئیس جمهور امریکا توصیه می کنیم بعد از درست کردن سفارتخانه مجازی به فکر کاخ سفید مجازی هم باشد چون به زودی ملت امریکا تفاله های نظام سرمایه داری را از کاخ سفید بیرون می ریزند و برای آن ها راهی جز لذت بردن از خیال باقی نمی ماند .

رئیس سازمان بسیج مستضعفین تاکید کرد: سر نوشت سوسیالیزم و سرمایه داری همان چیزی است که می بینیم و باید از این سرنوشت عبرت گرفت.

سردار نقدی اظهار داشت: دنبال روی از روش های سوسیالیزم و سرمایه داری حتی اگر آن را با ظواهر اسلام پیوند دهیم سرنوشتی جز آنچه نصیب این دو تفکر شد ندارد. تنها راه سعادت، راه ملت ماست که در آغاز شعار دادند "نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی".

وی گفت: حاکم کردن اسلام در تمام روابط اجتماعی، حاکم کردن احکام دین در مناسبات میان کارگر و کارفرما ، کارگران با یکدیگر، کارگر و کارفرما با سرمایه و ابزار کار، می تواند نظام الگوی اسلامی را که امروز مردم دنیا انتظار آن را می کشند و برای تحقق آن به ما چشم دوخته اند؛ شکل دهد.

سردار نقدی در پایان از فرماندهان حوزه های بسیج کارگری به خاطر اجرای مجدانه ی نظام تربیتی بسیج که تحولات مهمی را به دنبال داشته تقدیر کرد.

منبع:پایگاه اطلاع رسانی عاشورا




موضوع مطلب :
چهارشنبه 90 آذر 23 :: 10:25 عصر ::  نویسنده : شهاب

در جدیدترین بازی ساخت شرکت EA با عنوان Battlefield 3 تفنگداران نیروی دریایی آمریکایی در تهران دست به عملیات نظامی می*زنند.
به گزارش مشرق، Battlefield 3 نام جدیدترین بازی جنگی است که قرار است پاییز امسال به بازار عرضه شود. این بازی یک بازی تیراندازی از دید اول شخص است که توسط شرکت EA Digital Illusions CE تولید و به وسیله شرکت Electronic Arts عرضه می*گردد. در این بازی شما نقش تفنگداران نیروی دریایی آمریکا را دارید که طبق معمول با نام عباراتی چون آزادی و مبارزه با تروریسم به کشورهای دیگر از جمله ایران حمله می*کنید.
این دوازدهیم شماره از سری بازی*های Battlefield است و در واقع دنباله داستان قبلی آن در Battlefield 2 می*باشد که در سال 2005 عرضه شد.

از جمله ویژگی*های این بازی استفاده آن از موتور بازی Frostbite 2.0 ساخت شرکت DICE است. این موتور سبب می*شود تا سازندگان آن بتوانند عملیات*های تخریبی پیشرفته*تر و نیز موسیقی و گرافیک بهتری را ارائه دهند. سازندگان آن سعی کرده*اند تا با استفاده از این موتور جدید، شرایط کاملاً طبیعیِ میادین نبرد را به بازی*باز القا کنند، شرایطی چون پرت شدن بر اثر موج انفجار، و تأثیر وزش باد و نیروی جاذبه بر روی گلوله*ها.
این بازی در وهله نخست برای رایانه*های شخصی و در درجه بعد برای کنسول*های PlayStation 3 و Xbox 360 طراحی و در نظر گرفته شده است. لذا، نسخه رایانه*های شخصی آن دارای نقشه*های بازی بیشتری نسبت به نسخه کنسولی آن می*باشد. مخاطبین این بازی اشخاص بالای 18 سال می*باشد.
حوادث Battlefield 3 در خاورمیانه، اروپا و آمریکای شمالی روی می*دهد. نقشه*های تأییدشده برای این بازی تاکنون شامل نقشه شهرهایی چون تهران، پاریس، سلیمانیه، و نیویورک می*باشد که در این مکان*ها جنگ*های خیابانی، و نیز درگیری* در مناطق مرکزی شهر و فضاهای باز رخ می*دهد. اتفاقات و رویدادهای این بازی در سال 2014 روی می*دهند.
شاید این دسته از بازی*ها در وهله نخست صرفاً یک سری بازی ساده به نظر آیند، اما اگر کمی عمیق*تر به آنها نگریسته شود می*توان دریافت که میلیون*ها دلاری که صَرف ساخت چنین بازی*هایی می*شود فقط جنبه تجاری و سرگرمی ندارد، بلکه در ورای آنها می*توان به وضوح جنبه*های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی مذهبی را یافت.
همان*طور که کارشناسان مختلف ، بارها به فعالیت*های هدفمند دولت آمریکا در تغییر و آماده*سازی اذهان عمومی خود و دیگر کشورها برای مقابله و جنگ با اسلام، شیعیان، و به ویژه ایران اشاره کرده*اند، بی*شک یکی از اهداف این بازی، که می*تواند مهم*ترین آنها نیز باشد، آماده*سازی اذهان عمومی به ویژه نسل جوان برای مقابله با ایران و کشورهای اسلامی است. اگر به مکان*هایی که اتفاقات این بازی در آن روی می*دهد نگاهی انداخته شود می*توان به سهولت دید که این رویدادها در مرز بین ایران و عراق (سلیمانیه)، و حتی در داخل مرز ایران و در تهران روی می*دهد.

منبع:persianros.com




موضوع مطلب :
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سپاه عاشورا ، پایگاه خبری تحلیلی ایران هسته ای در نوشته ای به قلم علی شاهدیان، آورده است: منابع امریکایی از روز یکشنبه به این طرف انبوهی از گزارش های مفصل و دارای جزئیات منتشر کرده اند که نشان می دهد فناوری این هواپیما یکی از حساس ترین فناوری های موجود در اختیار سرویس های اطلاعاتی این کشور بوده و از اطلاعات مربوط به آن به شدت حفاظت می شده است.

 

این گزارش ها نشان می دهد دولت امریکا اکنون به شدت نگران تبعات سیاسی، فنی، اطلاعاتی و نظامی فرود اجباری این هواپیما در ایران است و به همین دلیل تمام ابزراهای خود را برای حداقل کردن خسارات ناشی از این موفقیت بزرگ ایران به کار گرفته است.

اکنون پرسش این است که چرا این هواپیما تا این حد برای دولت امریکا مهم است و جایگاه آن در سیستم فناوری نظامی و امنیتی امریکا چیست؟
بر مبنای مجموعه گزارش های موجود می توان مشخصات این هواپیما و دلایل حساسیت آن را به شکل زیر توضیح داد.

1- نخستین ویژگی این هواپیمای بدون سرنشین که باعث شده در نوع خود منحصر بفرد باشد توانایی تقریبا مهارناپذیر رادارگریزی آن است. اطلاعات موجود نشان می دهد این هواپیما توسط رادارهای معمولی برد بلند (حتی انواع بسیار پیشرفته آن) به هیچ وجه قابل رهگیری نیست و رادارهای برد کوتاه VHF نیز تنها در صورتی قادر به مشاهده آن –آن هم به سختی- هستند که هواپیما کمتر از 40 کیلومتر با آنها فاصله داشته باشد؛ اتفاقی که وقوع آن تقریبا محال است. ویژگی رادار گریزی این هواپیما ناشی از پوشش بسیار مخصوصی است که تمام سطح آن را پوشانده و بسیاری از کشورهای جهان از جمله روسیه و چین سال های طولانی است که به دنبال دست یابی به فرمول و مشخصات ساختمانی آن هستند. روزنامه نیویورک تایمز در تحلیل به قلم ویلیام براد و دیوید سانجر که روز دوشنبه 14 آذر 1390 منتشر شده، درباره توانایی رادار گریزی هواپیمای RQ170 نوشته است: «به گفته مقامات امریکایی، یک نمونه رادار گریز این هواپیمای بدون سرنشین اوایل امسال ساعت ها در ‏موارد مکرر بر فراز مخفیگاه اسامه بن لادن در ابت آباد پاکستان پرواز کرد بدون آنکه بوسیله ‏سامانه های دفاع هوایی پاکستان مورد شناسایی قرار گیرد». این روزنامه ادامه داده است: «ماه ها گزارش هایی، همگی تایید نشده، ‏منتشر شده است که از همان هواپیما مرتبا بر فراز ایران و احتمالا با هدف شناسایی مراکز هسته ای یا ‏موشکی مخفی استفاده می شده است». همچنین لولیتا سی بالدور، در گزارشی برای آسوشیتدپرس از واشینگتن در روز سه شنبه 15 آذر 1390 نیز او قول لورن تامپسون، تحلیلگر دفاعی موسسه لکسینگتون در ویرجینیا در این باره می نویسد: «این هواپیماها طوری طراحی شده اند که بتوانند به مکان هایی بروند که دیگر ‏هواپیمای باسرنشین یا بدون سرنشین نمی توانند به آنجا بروند. این هواپیما به ویژه طوری طراحی شده ‏است که ردیابی و هدف قرار دادن آن توسط دشمنان بسیار دشوار باشد». یک کارشناس فنی به «ایران هسته ای» عامل اصلی رادارگریزی این هواپیما رنگ مخصوص بدنه آن است.

2- دومین ویژگ این هواپیما که انتقال آن به ایران نگرانی بسیار جدی امریکایی ها را برانگیخته آن است که این فناوری RQ170 شباهتی جدی به فناوری بمب افکن های B-2 و همچنین جنگنده بمب افکن F-35 دارد که جزو پیشرفته ترین و در عین حال محرمانه ترین فناوری های نظامی امریکا محسوب می شود.

3- سومین ویژگی هواپیمای بدون سرنشین امریکایی که در اختیار ایران است، مربوط به موتورهای بسیار پیشرفته آن است که عملا به آن امکان می دهد به جای چند ساعت، چند روز در در هوا باقی بماند. جان پایک از اندیشکده گلوبال سکیوریتی در این باره به لولیتا سی بالدور گزارشگر آسوشیتدپرس از واشینگتن رد روز 15 آذر 1390 گفته است: «کلید موفقیت آمریکا در مورد هواپیماهای رادارگریز، موتورهای کم مصرف آنها است که به آنها ‏امکان می دهد به جای چندین ساعت، روزها در هوا بمانند».‏

4- ویژگی چهارم هواپیمای RQ170 مربوط به توانایی های جنگ الکترونیک آن بویژه در دو حوزه خاص است. نخست اینکه این هواپیما می تواند مجموعه ارتباط رادیویی با سیم و بی سیم در اطراف منطقه پروازی خود را تا شعاعی بزرگ شنود کند و دوم اینکه قادر است در منطقه پروازی خود در صورت لزوم اختلالات الکترونیکی وسیع ایجاد نماید.

5- ویژگی پنجم هواپیمای بدون سرنشین RQ170 استقرار رادارهای فوق پیشرفته «سار» بر روی آن است که هیچ نمونه مشابهی در جهان ندارد. منابع غربی نام این رادار را AESA ذکر کرده اند.

6- ششمین ویژگی این هواپیما مربوط به دوربین ها، لنزها و سنسورهای نصب شده بر روی آن است که به آن یک توانایی منحصر بفرد تصویر برداری جاسوسی می دهد. این دوربین ها دارای توان تصویر برداری با وضوح بسیار بالا در هر شرایط جوی و همچنین دارای قدرت تفکیک منحصر بفرد هستند.

منبع: سپاه عاشورا




موضوع مطلب :
<   1   2   
پیوندها
لوگو
هیئت عاشقان ثار الله علوم پزشکی تبریز
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 7
  • بازدید دیروز: 40
  • کل بازدیدها: 170966