نشریه ی فرصت آخرین مطالب
شنبه 90 آبان 28 :: 8:0 صبح :: نویسنده : مهدی
بسم الله الرحمن الرحیم والسلام علیکم و رحمه الله
موضوع مطلب : شنبه 90 آبان 28 :: 12:0 صبح :: نویسنده : مهدی
منشور سخنان مقام معظم رهبری در مورد تهاجم فرهنگی
* «تهاجم فرهنگى»، با «تبادل فرهنگى» متفاوت است.
* تبادل فرهنگى لازم است. هیچ ملتى بىنیاز نیست از اینکه در همهى زمینهها، از جمله در زمینهى مسایل فرهنگى، از ملتهاى دیگر بیاموزد.
* ملتها در رفت و آمدهایشان، آداب زندگى را، خلقیات را، علم را، لباس پوشیدن را، آداب معاشرت را، زبان را، معارف را و دین را از یکدیگر فرا گرفتهاند. این، مهمترین تبادلهاى ملتها با هم بوده است؛ حتى مهمتر از تبادل اقتصادى و کالا.
* بسیار اتفاق افتاده است که این تبادل فرهنگى، به تغییر مذهب یک کشور انجامیده است! مثلا در شرق آسیا، بیشترین عاملى که اسلام را به این کشورها - از جمله به کشور اندونزى، به کشور مالزى و حتى به قسمتهاى مهمى از شبه قاره - برد، دعوت مبلغین نبود؛ بلکه رفت و آمد آحاد ملت ایران بود.
* خود ملت ما هم، در طول زمان، خیلى چیزها از ملتهاى دیگر آموخته است، و این، یک روند ضرورى براى تر و تازه ماندن معارف و حیات فرهنگى در سرتاسر عالم است. این، تبادل فرهنگى است و خوب است.
* تهاجم فرهنگى این است که یک مجموعه - سیاسى یا اقتصادى - براى مقاصد سیاسى خود و براى اسیر کردن یک ملت، به بنیانهاى فرهنگى آن ملت هجوم مىبرد.
* چنین مجموعهاى هم چیزهاى تازهاى را وارد آن کشور و آن ملت مىکند؛ اما به زور؛ اما به قصد جایگزین کردن آنها با فرهنگ و باورهاى ملى. این، اسمش تهاجم است.
* در تبادل فرهنگى، هدف، بارور کردن فرهنگ ملى و کامل کردن آن است. اما در تهاجم فرهنگى، هدف، ریشهکن کردن فرهنگ ملى و از بین بردن آن است.
* در تبادل فرهنگى، آن ملتى که از ملتهاى دیگر چیزى مىگیرد، مىگردد چیزهاى مطبوع و دلنشین و خوب و مورد علاقه را مىگیرد. فرض بفرمایید، دانش را از آنها تعلیم مىگیرد. فرض کنید، ملت ایران به اروپا مىرود و مىبیند آنها مردمى اهل سختکوشى و خطر کردنند. اگر این را از آنها یاد بگیرد، خیلى خوب است. به اقصاى شرق آسیا مىرود و مىبیند که آنها مردمى هستند داراى وجدان کار، علاقهمند به کار، مشتاق کار. اگر این را از آنها یاد بگیرد، خیلى خوب است. به فلان کشور مىرود و مىبیند مردم آن کشور، وقتشناس، داراى نظم و انضباط، داراى محبت، داراى حس ادب و حس احترامند. اگر یاد بگیرد، اینها چیزهاى خوبى است.
* در تبادل فرهنگى، قضیه چنین است: ملت فراگیرنده، مىگردد نقاط درست و چیزهایى را که فرهنگ او را کامل مىکند، از دیگران تعلیم مىگیرد. درست مثل انسانى که ضعیف است و دنبال غذاى مناسبى مىگردد. دوا و غذاى مناسب را مصرف مىکند، تا سالم شود و نقصش از بین برود.
* در تهاجم فرهنگى، چیزهایى که به ملت مورد تهاجم مىدهند، چیزهاى خوب نیست، بلکه چیزهاى بد است. فرض بفرمایید اروپاییها، وقتى تهاجم فرهنگى را در کشور ما شروع کردند، نیامدند روحیهى وقتشناسىشان را، روحیهى شجاعت و خطر کردن در مسایل را، یا تجسس و کنجکاوى علمى را، در ملت ما منتشر کنند و با تبلیغات و تحقیقات، سعى کنند ملت ایران، ملتى داراى وجدان کارى یا وجدان علمى شود. این کارها را که نمىکنند! مسأله لاابالىگرى جنسى را وارد کشور ما مىکردند. ملت ما، در طول هزاران سال، ملتى بود داراى مبالات جنسى؛ یعنى رعایتهاى مربوط به زن و مرد و این در تمام دوران اسلامى بوده است. نه اینکه کسى خطا و تخلف نمىکرده؛ خطا همیشه هست. در همهى دورانها و در همهى زمینهها، افراد بشر خطا مىکنند. خطا هست؛ اما خطا غیر از این است که چیزى بشود عرف جامعه!
* اگر در تبادل فرهنگى، ملتى که از فرهنگ بیگانه چیزى مىگیرد، تشبیه به آدمى شود که در کوچه و بازار، غذا و دواى مناسب مىخرد که مصرف کند؛ در تهاجم فرهنگى، ملتى را که تحت تهاجم قرار گرفته است، باید به بیمارى که افتاده و خودش کارى نمىتواند بکند، تشبیه کنیم. آن وقت دشمن، آمپولى به او تزریق مىکند و معلوم است آمپولى که دشمن تزریق کند، چیست! این، فرق دارد با آن دارو و درمانى که خود شما بروید و آن را با میل انتخاب و وارد بدنتان کنید. این، تهاجم فرهنگى است.
* پس، تبادل فرهنگى به انتخاب ماست؛ اما تهاجم فرهنگى به انتخاب دشمن است. * تبادل فرهنگى انجام مىدهیم تا کامل شویم؛ یعنى فرهنگ خودى را کامل کنیم. اما تهاجم فرهنگى انجام مىگیرد تا فرهنگ خودى را ریشهکن کند.
واردات مطبوعات نمونه ای از تعاطی فرهنگی
* از ما سؤال مىشود که «شما از وضع کنونى مطبوعات ایران راضى هستید یا نه؟» من اگر بخواهم در این جلسهى خصوصى و خودمانى به شما مطلبى عرض کنم، جوابم این است که «نه؛ راضى نیستم.» چرا؟ چون کیفیت مطبوعات کشور، متناسب با تاریخ مطبوعات در این کشور نیست.
* ما دربارهى هر پدیدهاى که سخن مىگوییم و قضاوت مىکنیم، باید به تاریخ آن پدیده نگاه کنیم.
* یک وقت پدیدهاى است که اگرچه در دنیا سوابق زیادى دارد، اما تازه وارد این سرزمین شده است. خوب؛ نمىشود زیاد انتظار داشت.
* یک وقت پدیدهاى است که ضعیف وارد شده یا به وسیلهى آدمهاى نالایق وارد شده است. نمىشود خیلى توقع داشت.
* اما یک وقت پدیدهاى است که سابقهى زیادى دارد و خوب هم وارد شده است، که مطبوعات از این قبیل است.
* البته مطبوعات، وارداتى است؛ یعنى جزء بخشهاى مثبت فرهنگ غرب است که ما از آنها گرفتیم.
* یک وقت من دربارهى «تعاطى فرهنگى» - نقطهى مقابل «تهاجم فرهنگى» - بحث مفصلى کردم که از مصادیقش، یکى همین مطبوعات است
بیانات در دیدار وزیر، معاونین و رؤساى مناطق آموزش و پرورش سراسر کشور 21/05/1371
بیانات در دیدار مدیران و مسؤولان مطبوعات کشور 13/02/1375
هیئت عاشقان ثارلله علوم پزشکی تبریز
موضوع مطلب : تفاوت تبادل فرهنگی با تهاجم فرهنگی جمعه 90 آبان 27 :: 11:41 عصر :: نویسنده : مهدی
هر هفته دوشنبه ها ساعت 5/3-5/5 عصر- تالار دکتر لک دندانپزشکی موضوع این هفته: شناخت ،جهان بینی ،ایدئولوژی موضوع مطلب : هر روز بعد نماز مغرب و عشا قرائت یک صفحه از قرآن با معنیش رو داریم ولی یه اتفاق جالب که این هفته پیش اومد این بود که شب عید غدیر بود و ماهم طبق رسم هر روز یه صفحه قرآنمون رو میخوندیم که به این آیه رسیدیم ((یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک ...)) بعد اتمام جلسه هممون تعجب کردیم که آیه یه صفحه قرآنمون درمورد خود غدیربود واین موضوع رو به فال نیک گرفتیم. موضوع مطلب : پنج شنبه 90 آبان 26 :: 11:5 عصر :: نویسنده : میلاد
خیلی وقت ها اتفاق می افتد که دو نفر به قصد ازدواج با هم آشنا می شوند، مدتی صحبت می کنند اما در نهایت یکی از طرفین به این نتیجه می رسد که سرانجام این ازدواج خوش نخواهد بود. و این تازه شروع مشکلات است! چون یک نفر باید با زحمت زیاد طرف مقابل را قانع کند که رابطه به بن بست رسیده و طرف مقابل با همه وجود تلاش می کند رابطه را از نو جوش دهد و ازدواج را به سرانجام برساند.این اصرارها و تماس های پی در پی گاهی موجب ایجاد ارتباط دوباره میشود و این اصلا به صلاح نیست. اگر شما هم جزو کسانی هستید که در این شرایط گرفتار آمده اید، این راهکارها را بخوانید: صراحت باید واضح و روشن به او بگویید که همه چیز میان شما تمام شده است. به هیچ وجه نباید به او امید واهی بدهید و در برابر اصرارهای او کوتاه بیایید. این به معنای بی رحم و سنگدل بودن نیست بلکه به معنای صادق بودن است. قاطعیت وقتی نامزد سابقتان با شما تماس میگیرد، با قاطعیت با او صحبت کنید. مثلاً بگویید: «دیگه به من زنگ نزن. » اگر باز هم اصرار کرد و دلیل شما را برای این کار جویا شد یا درخواست کرد که شما حرفها و دلایلش برای ادامه دوستی را بشنوید، همین آن قدر تکرار کنید تا متوجه منظورتان شود. گول نخورید و به سؤالهایش که هزاران بار تا حالا جواب دادهاید، پاسخ ندهید. تجسم ذهنی تکنیکهای تجسم فکری میتواند به شما برای برخورد با این تماسها کمک کند. وقتی نامزد سابقتان تماس میگیرد و شروع به صحبت کردن در مورد مسائل مختلف میکند، تخیلتان را به کار بیندازید. یک حباب پلاستیکی را تجسم کنید که به شما نزدیک میشود تا حصاری برای مراقبت از شما بسازد. کمی صدای تخیلی هم به آن اضافه کنید. حالا با این حباب که دورتان قرار گرفته از نامزد سابقتان در امان هستید. هر حرف، هر تماس و هر آزار و اذیت دیگری از جانب او دیگر به شما برخورد نخواهد کرد. پاسخ ندادن اگر او همچنان به تماسهای خود ادامه داد، جواب تلفن او را ندهید. شما صحبتتان را کردهاید و دلیلی وجود ندارد که حرفهایتان را تکرار کنید. مطمئن باشید که وقتی چند روز پاسخ تماسهای او را ندهید، به تدریج از تعداد تماسهای او کاسته شده و در نهایت قطع خواهد شد. می توانید از خانواده تان بخواهید که مودبانه موضوع را با خانواده او در میان بگذارند و از آنها بخواهند مانع از تماس های فرزندشان شوند. مطلع کردن دیگران برخی اوقات نامزد سابقتان ممکن است شما را به فاش کردن اسرار رابطه تان، حرف های خصوصی ای که زده اید یا عکسها و فیلمهایی که از شما در اختیار دارد، تهدید کند. در این صورت تردید نکنید و موضوع را به خانوادهتان اطلاع دهید و در صورت جدیتر شدن تهدیدات، پلیس را در جریان بگذارید. یادتان باشد که ترس از واکنش خانواده عواقب جبران ناپذیری برایتان به همراه خواهد داشت. پس بر ترستان غلبه کنید و خانوادهتان را با صداقت مطلع کنید. نکته مهمی که باید بدانید آشنایی های پیش از ازدواج نقش موثری در شناخت دارند به شرطی که این آشنایی ها در بستر خانواده شکل بگیرد و از سوی دیگر، اصرار و فشاری برای سرانجام گرفتن آنها در مدت زمان کوتاه نباشد. اما در نقطه مقابل، روابطی که طولانی می شود یا خانواد ها از آن بی اطلاع هستند، در بیشتر موارد نتیجه ای جز شکست ندارند. نتایج تحقیقی انجام شده از سوی انجمن مددکاری علمی ایران، نشان میدهد که تنها 10 درصد از ارتباطاتی که پیش از ازدواج در میان دختران و پسران وجود دارد، به ازدواج منجرمی شود و در 90 درصد باقی این ارتباطات قطع خواهد شد. در این تحقیق که در 5 استان بزرگ کشور و از بین 30 هزار نفر نمونه انجام گرفته است نتایج نشان میدهد که از میان همه این افراد تنها 10 درصد از دختران و پسرانی که آشنایی های طولانی مدت و بدون اطلاع والدین داشته اند، با هم ازدواج کردهاند و بقیه ارتباطها با گذشت زمان به جدایی ختم شده است. بنابراین از ابتدا روابطتان را از نظر کیفیت و شدت طوری تنظیم کنید که ضرر نکنید.
موضوع مطلب : چطور یک رابطه نافرجام را تمام کنیم؟ پنج شنبه 90 آبان 26 :: 10:58 عصر :: نویسنده : میلاد
سخنرانی حجت الاسلام قرائتی : موضوع مطلب : چهارشنبه 90 آبان 25 :: 3:0 عصر :: نویسنده : مهدی
منشور سخنان مقام معظم رهبری در مورد تهاجم فرهنگی؛
تهاجم فرهنگی بلند شدن موی پسران نیست، عدم خودباوری است
* چرا ایران باید در ردیف کشورهاى بهاصطلاح در حال توسعه - یعنى توسعه نیافته - قرار بگیرد؟ «در حال توسعه» یک تعبیر تعارفآمیز است؛ یعنى عقبمانده و توسعهنیافته. مگر ذهن و استعداد و قدرت فکرى ما از کسانى که امروز دویست سال در دنیاى علم پیشتازند، کمتر است؟ مىبینید که کمتر نیست. آنها از لحاظ علمى دویست سال از ما جلوترند؛ این گناه پادشاهان است؛ گناه نظام دیکتاتورى است؛ گناه خاندانهاى پلیدى است که بر این کشور حکومت کردند؛ گناه خاندان پهلوى است.
* همین احساسى که امروز من و شما داریم و باید در این کشور حاکم مىبود، یک روز آن را کوبیدند و خفه کردند. چرا خفه کردند؟ چون رؤساى این کشور، دستنشاندههاى همان قدرتهایى بودند که نمىخواستند این کشور اینطور حرکت و رشد کند؛ نمىخواستند این منبع ثروت مفت و مجانى را از دست بدهند.
* اگر صاحب خانه بیدار باشد، دزد نمىتواند وسایل خانه را جلوى چشم او جمع کند و ببرد. یا باید صاحبخانه را خواب کنند، یا باید دست و پایش را ببندند؛ و الا اگر بیدار باشد، دست و پایش باز باشد و قدرت هم داشته باشد، مگر به دزد اجازه مىدهد؟ کسانى که مىخواستند ایرانى خواب باشد، دست و پایش بسته باشد و حرکتى در راه مالک شدن موجودى و ثروت طبیعى خود نکند، آمدند کسانى را در رأس این مملکت گذاشتند.
* نه فقط از لحاظ سیاسى و امنیتى، بلکه از لحاظ فرهنگى نیز ما را عقب نگه داشتند.
* من که مىگویم تهاجم فرهنگى، عدهیى خیال مىکنند مراد من این است که مثلا پسرى موهایش را تا اینجا بلند کند. خیال مىکنند بنده با موى بلند تا اینجا مخالفم. مسألهى تهاجم فرهنگى این نیست. البته بىبندوبارى و فساد هم یکى از شاخههاى تهاجم فرهنگى است؛ اما تهاجم فرهنگى بزرگتر، این است که اینها در طول سالهاى متمادى به مغز ایرانى و باور ایرانى تزریق کردند که تو نمىتوانى؛ باید دنبالهرو غرب و اروپا باشى. نمىگذارند خودمان را باور کنیم.
* الان شما اگر در علوم انسانى، در علوم طبیعى، در فیزیک و در ریاضى و غیره یک نظریهى علمى داشته باشید، چنانچه برخلاف نظریات رایج و نوشته شدهى دنیا باشد، عدهیى مىایستند و مىگویند حرف شما در اقتصاد، مخالف با نظریهى فلانى است؛ حرف شما در روانشناسى، مخالف با نظریهى فلانى است. یعنى آنطورى که مؤمنین نسبت به قرآن و کلام خدا و وحى الهى اعتقاد دارند، اینها به نظرات فلان دانشمند اروپایى همان اندازه یا بیشتر اعتقاد دارند!
* جالب اینجاست که آن نظریات کهنه و منسوخ مىشود و جایش نظریات جدیدى مىآید؛ اما اینها همان نظریات پنجاه سال پیش را به عنوان یک متن مقدس و یک دین در دست مىگیرند! دهها سال است که نظریات پوپر در زمینههاى سیاسى و اجتماعى کهنه و منسوخ شده و دهها کتاب علیه نظریات او در اروپا نوشتهاند؛ اما در سالهاى اخیر آدمهایى پیدا شدند که با ادعاى فهم فلسفى، شروع کردند به ترویج نظریات پوپر! سالهاى متمادى است که نظریات حاکم بر مراکز اقتصادى دنیا منسوخ شده و حرفهاى جدیدى به بازار آمده است؛ اما عدهیى هنوز وقتى مىخواهند طراحى اقتصادى بکنند، به آن نظریات کهنهى قدیمى نگاه مىکنند!
* این ها دو عیب دارند: یکى اینکه مقلدند، دوم اینکه از تحولات جدید بىخبرند؛ همان متن خارجى را که براى آنها تدریس کردهاند، مثل یک کتاب مقدس در سینهى خود نگه داشتهاند و امروز به جوانهاى ما مىدهند. کشور ما مهد فلسفه است، اما براى فهم فلسفه به دیگران مراجعه مىکنند!
* تهاجم فرهنگى، مثل خود کار فرهنگى، اقدام آرام و بى سر و صدایى است.
* یکى از راههاى تهاجم فرهنگى، این بوده است که سعى کنند جوانان مؤمن را از پایبندیهاى متعصبانهى به ایمان، که همان عواملى است که یک تمدن را نگه مىدارد، منصرف کنند. همان کارى را که در اندلس، در قرنهاى گذشته کردند. یعنى جوانان را در عالم، به فساد و شهوترانى و میگسارى و این چیزها مشغول کردند. این کار، حالا هم انجام مىگیرد.
* من بارها گفتهام: عدهاى وقتى در خیابان نگاه مىکنند و زنانى را مىبینند که حجابشان قدرى ناجور است، دلشان خون مىشود. بله؛ این کار بدى است. اما کار بد اصلى، این نیست. کار بد اصلى آن است که شما در کوچه و خیابان نمىبینید! کسى به کسى گفت: «چه کار مىکنى؟» گفت: «دهل مىزنم.» گفت: «چرا صداى دهلت در نمىآید؟» گفت: «فردا صداى دهل من در مىآید!» صداى فروریختن ایمان و اعتقاد ناشى از تهاجم پنهانى و زیرزیرکى دشمن - اگر شما ملت و عناصر فرهنگى بیدار نباشید - خداى نخواسته، آن وقتى در مىآید که دیگر قابل علاج نیست!
* عدهاى خیال کردهاند که وقتى ما به تهاجم فرهنگى غرب حمله مىکنیم، فقط مسألهمان ایناست که یک نفر در خیابان حجابش را درست رعایت نکرده است. مردم بحمدالله حجابشان را رعایت مىکنند؛ الا افرادى قلیل. مسألهى اینها نیست. این، فرعى است. اصل قضیه آن است که داخل خانههاست و از مجامع جوانان سرچشمه مىگیرد و دشمنان آنجا کار مىکنند. آنکه آشکار نیست، آنکه پنهان است، خطر آنجاست.
* جوانان ما شهوات را دور انداختند، راحتى و لذت را دور انداختند؛ رفتند در میدان مبارزه و توانستند دشمن را به زانو درآورند. حال دشمن از جوانان ما انتقامش را مىگیرد. انتقامش چیست؟ انتقام دشمن این است که جوانان ما را به لذات و شهوات سرگرم کنند.
بیانات در دیدار جوانان، اساتید، معلمان و دانشجویان دانشگاههاى استان همدان17/04/1383
بیانات در دیدار کارگران و فرهنگیان کشور، به مناسبت «روز کارگر» و «روز معلم» 15/02/1372
هیئت عاشقان ثارالله علوم پزشکی تیریز
موضوع مطلب : سه شنبه 90 آبان 24 :: 6:0 صبح :: نویسنده : میلاد
فرهنگ ناب شیعی مان مالامال است از اعیاد و ایام فرخنده ای که هر کدام را شأن نزولی است و هر یک را قداستی. اعیاد مبعث، قربان، فطر، ولادت مولای متقیان، نیمه شعبان و .... همه و همه روزهای زیبایی است که تقویم شیعیان را آراسته و فرصتهای مناسبی را فراهم آورده تا علاوه بر تجربه ی شادی و نشاط حلال، انس و ارتباطی صمیمانه با پیشوایان دینی ایجاد و به ظهور گذاشته شود. مهمترین این فرصتها، روز عید غدیر خم است که امام صادق آن را عید الله اکبر یا همان بزرگ ترین عید خدا نامیده اند. اینکه چرا غدیر بزرگ ترین عید است، سوال مهمی است که پاسخ آن حوصله فراوانی می طلبد. به همین مقدار بسنده می کنم که عید ولایت از این رو بزرگ ترین روز است که خدای متعال دین را در آن با ولایت امیرالمومنین علی (علیه السلام) کامل نموده است. با اندکی مطالعه و بررسی درمی یابیم قرآن منهای علی و دین منهای ولایت، امری ناقص و ناتمام می باشد که بستر هدایت را برای خواننده و پوینده ی خود فراهم نمی کند. اگر معارف ناب علوی را از مجموعه ی دین حذف کنیم، قادر نخواهیم بود به شیرینی و زیبایی های فراوان و غیرقابل توصیف دین دست یابیم. عید غدیر فرصتی است برای تقرّب به آستان نورانی و درخشان آن امام همام و تجدید پیمان با آن پیشوای برترین. امروز آدابی دارد که اصلی ترین ادب در آن توجه دادن یکدیگر به نعمت ولایت است. الحمدالله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمومنین و الائمه علیهم السلام آداب غدیر سرشار از ثواب و فضیلت است. از اعمالی که پیامبر خدا آن را در بین ما مسلمانان به یادگار گذاشتند مسأله عقد اخوت است. غدیر میراث ماندگار و مهم پیامبر است. کمترین حرکتی که می توانیم در آن داشته باشیم، مطالعه ی خطابه غدیر می باشد. خطبه ای که ایراد آن بیش از 3 ساعت به طول انجامید و پیامبر عظم الشأن(صلی الله علیه و آله) در آن بارها و بارها علی را برترین و بهترین آفریده ی خدا معرفی کردند. هیئت عاشقان ثارالله علوم پزشکی تبریز موضوع مطلب : فرصت اخوت سه شنبه 90 آبان 24 :: 12:3 صبح :: نویسنده : میلاد
گفت: کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس عضویت سوریه را در این شورا به حالت تعلیق درآوردند! موضوع مطلب : اتحادیه عرب و سوریه دوشنبه 90 آبان 23 :: 11:55 عصر :: نویسنده : میلاد
خطبه ی غدیر یکی از معتبرترین و پرمحتواترین منابع اصیل اسلامی است که مبانی اصیل اعتقادی را به صورت یک دوره ی فشرده مطرح می نماید؛ اصول خداشناسی و توحید، نبوت، امامت و حتی مباحث معاد و زندگی اخروی. در واقع این خطبه خود درسنامه ی کاملی از همه ی اعتقادات اسلامی است که به صورت مستدل و موثق از زبان پیامبر اسلام (ص) برای همیشه ی تاریخ بیان گردیده است. توحید و خداشناسی در خطبه ی غدیر: شاید اغراق نباشد اگر بگوییم که پیامبر اکرم (ص) در این خطبه به عالی ترین مضامین خداشناسی و توحید اشاره نموده است؛ مفاهیم بلندی که حتی امروز نیز بندرت با همه ی رشد در کسب کمالات و معارف از درک صحیح و عمیق آنها قاصر است. بیان صفات و اعماء الهی در نهایت شگفتی و زیبایی هنری است که به خوبی در تابلوی غدیر خود را نشان می دهد.امیدواری به رحمت او و خوف از گناهان و عقوبت آن ها. هرگاه انسان در تعادل میان امیدواری و هراسان بودن باشد جا پای قدمهای نبی خود گذارده و می تواند ضامنی برای عملکرد خود داشته باشد و اما اگر از هر طرف پایش لغزید و خوفش زیاد شد بدون امیدواری به فضل و احسان پروردگار، در آن صورت یأس و نومیدی جای خود را به امیدواری می دهد و بر اساس آموزه های قرآنی یأس از رحمت خداوند از کارهای شیطان است . خدایی که تنها او شایسته ی ستایش است، پروردگاری که در عظمت یکتا و در وحدانیّت بی همتاست، سلطنت او با عظمت و در اداره ی امور خلایق مقتدر و به همه ی مخلوقات دانا و در همه جا حاضر و ناظر و قدرت او بر همه موجودات غالب است؛ الحمدالله الذی علا فی توحّده و دنی فی تفرّده و جلّ فی سلطانه و عظم فی ارکانه و احاط بکل شیء علماً و هو فی مکانه و قهر جمیع الخلق بقدرته و برهانه. شاید بتوان گفت مجموعه صفاتی که رسول اکرم (ص) از خداوند متعال در این خطبه ی شریف به بیان آنها می پردازند، آینه ی صاف و روشنی از پروردگار به دست می دهد که بنده بداند با چه خدایی روبه رو است! خدایی که در مواجه با او همچون نبی رحمت باید گفت که با علاقه بندگی و اطاعت او را می نماییم و از عذاب او می ترسیم. زیرا او خدایی است که از عذاب او هیچ کس ایمنی ندارد و جور و ستم بر هیچ کس نخواهد فرمود: رغبه فی طاعته و خوفاً من عقوبته لأنّه الله الذی لایؤمن مکره و لایخاف جوره. دو اکسیر متناقض! به راستی ترس و امید، بیم و آرزو دو کفه ی ترازوی وجود ما هستند. همان قدر که مطمئنیم خداوند به بندگان خود جور و ستم روا نمی دارد باید بدانیم که از عذاب گناهانمان ایمنی نخواهیم داشت و همان قدر که از عذاب او هراسانیم به رحمت و لطف بی منتهای کرمش امیدواریم! خوف و رجا دو اکسیر متناقضی که وجودمان را طلا می کند. امیدواری به رحمت او و خوف از گناهان و عقوبت آن ها. هرگاه انسان در تعادل میان امیدواری و هراسان بودن باشد جا پای قدمهای نبی خود گذارده و می تواند ضامنی برای عملکرد خود داشته باشد و اما اگر از هر طرف پایش لغزید و خوفش زیاد شد بدون امیدواری به فضل و احسان پروردگار، در آن صورت یأس و نومیدی جای خود را به امیدواری می دهد و بر اساس آموزه های قرآنی یأس از رحمت خداوند از کارهای شیطان است و "ولا تیئسوا من الرّوح الله." و اگر از آن طرف دیگر، آن قدر آدمی به رحمت خدا امید بست که نافرمانی هایش در محضر الهی را فراموش کرد، فراموش کرد حریم الهی را شکسته و در محضر کسی گناه کرده است که بزرگوار و با کرامت است اما منتقم و خیرالماکرین! در این صورت غرور و تکبر شیطانی آدمی را فرا گرفته است و او را از مسیر مستقیم و صراط واقعی دور می سازد. خوف و رجا، هر دو به جا! بر این اساس آموزه ی قرآنی و الهی آن است که انسان بکوشد در عین خائف و هراسان بودن از هیبت الهی، به او امیدوار باشد و رحمت و فضل او را دست کم نگیرد! و چه کسی است که نداند رسول مهربانی همان کسی است که خداوند او را به اسرار توحید و خداشناسی از جمله، راهنمایی و هدایت فرموده است! پس اگر بگوییم خطبه ی غدیر در ابتدا توحید و خداشناسی را می آموزد بی راه نرفته ایم! خطبه ی غدیر به خوبی این مطلب را توضیح می دهد: کریم حلیم دو اناه، قد وسع کلّ شیء رحمته و منّ علیهم بنعمه، لایعجّل بانتقامه و لایبادر إلیهم بما استحقّوا من عذابه .... و أشهد أنّه الذی تواضع کلّ شیء لقدرته و خضع کلّ شیء لهیبته ... قاصم کلّ جبّار عنید و مهلک کلّ شیطان قرید؛ بخشنده و بردبار و غفور است، رحمت او همه چیز را فرا گرفته و بندگان را به آفرینش نعمتها منّت نهاده است. به انتقام متمرّدین شتاب نمی فرماید و گنه کاران و ستمکاران را به زودی به عقوبت نمی گیرد و ... شهادت می دهم که هر موجودی در پیشگاه باعظمت او متواضع و فروتن است و هر چیزی در برابر هیبت و قدرتش حقیر و ناچیز است ... او قهّاری است که هر طاغی سرکش را از پای در می آورد و هر شیطان متمرّد را هلاک می گرداند. وصف او را کس نتواند! نبی رحمت و مهربانی در آغاز خطبه ی غدیر در بیاناتی مفصّل به بیان صفات و اسماء الهی پرداختند و مهمترین کلید طلایی را بدست ما دادند: رمز خوف و رجاء و البته خود پیامبر عظیم الشأن اظهار فرمودند که کسی نمی تواند او را وصف نماید و به اسرار آفرینش او از پنهان و آشکارا راه یابد مگر آنکه خود پروردگار، او را راهنمایی فرماید: لایلحق احد وصفه من معانیه و لایجد احد کیف هو من سر و علانیه إلا بما دلّ عزّوجلّ علی نفسه. و چه کسی است که نداند رسول مهربانی همان کسی است که خداوند او را به اسرار توحید و خداشناسی از جمله، راهنمایی و هدایت فرموده است! پس اگر بگوییم خطبه ی غدیر در ابتدا توحید و خداشناسی را می آموزد بی راه نرفته ایم! پایان سخن ... برخلاف تصور که تنها خطبه ی غدیر به موضوع امامت می پردازد باید دانست که در این خطبه نبی گرامی اسلام یک دوره ی کامل از مبانی و اصول اعتقادی اسلام از توحید و نبوت و امامت و حتی معاد بیان می دارد که به طور فشرده کلیه ی اعتقادات اسلامی را به بهترین وجه و بهترین صورت عرضه نموده است و مسلمان واقعی کسی است که اعتقادات خود را از پیامبر (ص) دریافت دارد! موضوع مطلب : خطبه غدیر خم و خداشناسی پیوندهای روزانه پیوندها
لوگو آمار وبلاگ
|
||