نشریه ی فرصت آخرین مطالب
دوشنبه 90 آبان 23 :: 11:46 عصر :: نویسنده : میلاد
کمتر از یک سال از ورود پیامبر(ص) به مدینه گذشته بود. مهاجرینی که از مکه آمده بودند، وضع زندگی نامناسبی داشتند و همه چیزشان در مکه به غارت رفته بود. نقطة عطف این قضیه و نهایت آن، عقد اخوتی است که بین پیامبر اسلام و امیرالمؤمنین، جاری شد و پیامبر از همان جا شأن و شخصیت علی(ع) را برای مسلمانان روشن کرد. اخوت یعنی چی؟ اخوت به معنای برادری است و عقد اخوت یا صیغة اخوت هم پیوندی است که بین دو نفر بسته میشود و برای خودش آدابی دارد. عقد اخوت میتواند دو تا دوست را که هیچ پیوند خونی و فامیلی با هم ندارند تبدیل به دو برادر کند. یعنی حقوقی را بر گردن طرفین بگذارد و یکجوری دوستی و رفاقت را ثبت رسمی و دائمی کند تا در سه امر: شفاعت، دعا و زیارت. اقتضای این برادری شریک ساختن طرف دیگر در دعا، زیارت و شفاعت است یعنی اگر دعا نمود به برادر خویش نیز دعا کند و اگر به زیارت اولیای خدا مانند پیامبر و ائمه نائل شد از جانب او نیز زیارت کند. همچنین در قیامت اگر حق شفاعتی نصیب او گردید، از وی شفاعت نماید. قبلش چند تا نکته تستی رو یادآور میشوم: 1- عقد اخوت بین زنان اخوت در لغت عرب معادل مفهوم برادری نیست، بلکه معنایی گسترده تر دارد، که خواهری را نیز شامل می شود اهل لغت می گویند ((اخ یعنی کسی که در یک صلب یا یک رحم با تو مشترک است)) بنابراین اخوت، خواهر را نیز شامل می شود به همین دلیل معادل عربی خواهر، یعنی اخت، مؤنث اخ به حساب می آید از این رو تمام دستوراتی که درباره اخوت مؤمنان وارد شده به طور یکسان شامل زنان و مردان می شود. حضرت رسول مکرم اسلام نیز به هنگام ایجاد اخوت بین مؤمنان در مدینه، دخترش فاطمه زهرا سلام الله علیها را با همسرش ام سلمه خواهر کرد. الغدیر, ج 3, ص 113. به نقل از سایت حوزه 2-حریم شرعی این عقد عقد اخوت یک تعهد اخلاقی است که تعهد و التزام به آن نیز اخلاقی است؛ بنابراین اگر دو طرف توافق کنند می تواند لغو شود و صیغه خاصی برای لغو آن نیست. در عقد اخوت هیچ اثر فقهی مانند ارث و محرمیت ... ایجاد نمیگردد. لازم است صیغه اخوت خوانده شود اما اینکه حتماً به عربی یا صیغ? خاصی خوانده شود هیچ خاصی تصریحی بر آن وارد نشده است. البته مقام معظم رهبری میفرمایند: به هر روشی میتوان آن را اجرا کرد گرچه رعایت صیغه مخصوص و مأثور بهتر است. صیغه عقد اخوت، میان نامحرم جایز نیست. چطور عقد اخوت ببندیم اگر با همه توصیفات راضی شدهاید که بروید و این سنت را به جا بیاورید، عجله کنید. روز عید غدیر، ترگل و ورگل راه بیفتید... اما نروید سر کوچه و اولین کسی که به چشمتان خورد، دستش را بگیرید، بیاورید خانه که من میخواهم تو برادرم باشی! نهخیر. فکر کنید و رفقایی را که میشناسید و دوست خوبتان به حساب میآیند را خبر کنید. یک عید دیدنی درست و حسابی با هم داشته باشید و به این شکل عهد اخوت را با هم ببندید: دست راست خود را روی دست راست دوستتان بگذارید و بگویید: وأخَیْتُکَ فی الله و صافَیْتُکَ فی الله و صافَحْتُکَ فی الله و عاهَدْتُ الله و ملائکتَهُ و کُتُبَهُ و رُسُلَهُ و أنبیائَهُ و الائمه المعصومین علیهم السلام علی أنّی إن کُنْتُ مِن أهلِ الجنه و الشَّفاعه و اُذِنَ لی بأنْ أدخُلَ الجنه لا أدخُلَها إلا و أنت معی. ترجمه فارسیاش این است: با تو برادر شدم در راه خدا و صاف کردم دلم را با تو در راه خدا و دست دادم با تو در راه خدا و در حضور خدا و ملائکه و کتابهای آسمانی و رسولانش و انبیاء و ائمة معصومین علیهم السلام با تو عهد میبندم که اگر از اهل بهشت و شفاعت بودم و به من اذن داده شد که داخل بهشت شوم، داخل آن نمیشوم مگر با تو. بعد طرف مقابل بگوید: قبلت، یعنی قبول کردم. بعد کسی که صیغه را خوانده، بگوید: أسْقَطْتُ عَنْکَ جَمیعَ حُقوقَ الاِ خوَه ما خَلا الشَّفاعه و الدُعاء و الزیاره. یعنی همة حقوق برادری را از تو ساقط کردم جز شفاعت، دعا و زیارت (همان دید و بازدید). شفاعت که انشاءالله قسمتتان شود آن دنیا! ولی یادتان نرود که این حق دعا و زیارت را بعد از این عقد به جا بیاورید. یادتان نرود! موضوع مطلب : دوشنبه 90 آبان 23 :: 11:31 عصر :: نویسنده : میلاد
اصلا کی گفته ورزش سیاسی نیست و نباید سیاسی باشه؟
وقتی آدمها و کشورهایی هستند که با سه رنگ پرچم ما مشکل دارند؛ با نمادهای پرچم ما مشکل دارند، با «اللهاکبر»های روی پرچم و با اون «الله» وسط پرچم ما مشکل دارند و چشم دیدن پرچم سه رنگ ما رو با نمادهای جمهوری اسلامی ندارند؛ وقتی گوشی برای شنیدن سرود ملی ما و اسم «امام و انقلاب و شهید و جمهوری اسلامی» ندارند؛ وقتی علیرغم همه این کینهها، پرچم جمهوری اسلامی بالا میره و سرود جمهوری اسلامی با یک دنیا شعار و شعور و محتوا پخش میشه؛ یعنی اینکه ورزش، سیاسی هست. الان بهانهها و ایرادهای بنیاسرائیلی دوباره شروع میشه و به خاطر این حرف، ما رو با کرهشمالی و شوروی مقایسه میکنند! مشکلی نیست. سی ساله که دارید مقایسه میکنید. همین الان هم کار شما شده شبیهسازیهای کودکانه! ولی فرق ما با کمونیستها در راه و مرام ماست و در اعتقاد قلبی ورزشکاران ما که خودشان را مدیون شهدای انقلاب و دفاع مقدس میدانند… پس زنده باد ورزش و ورزشکاری که این پرچم سه رنگ و قشنگ رو در برابر چشمهای پرکینه بالا میبره و سرود جمهوری اسلامی رو درست در کشوری پخش میکنه که با نام امام و شهید و جمهوری اسلامی مخالفه! موضوع مطلب : فرصت اندیشه یکشنبه 90 آبان 22 :: 12:0 صبح :: نویسنده : مهدی
منشور سخنان مقام معظم رهبری در مورد تهاجم فرهنگی؛
دشمن بیرونی با تهاجم فرهنگی، دشمن درونی را فعال میکند
* آنچه ما آن را تهاجم فرهنگى دشمن مىنامیم و پیوسته مردم هوشیار خود و بیش از همه جوانان را به مجاهدت در برابر آن فرا میخوانیم، همانا کوشش همه جانبهى دشمنان ما با استفاده از همهى ابزارهاى تبلیغى و خبرى و سیاسى و امنیتى براى برانگیختن همین دشمن درونى است.[1] * یکى از مسایلى که دشمن بهطور جدى در کشور تبلیغ مىکند، مسألهى اباحیگرى است. اباحیگرى اعتقادى و عملى، یعنى پایبندیها و تقیدات و تکیهگاههایى که یک انسان را در حرکت خود به سمت هدف مشخصى عازم و مصمم مىکند، از او گرفتن و او را سرگردان و لنگ کردن. این را باید جدى بگیرید.
* یکى از سیاستهاى دشمنان اسلام این است که ایمان مردم را بگیرند و اعتقاد آنها به انقلاب را سلب کنند. چند سالى است که این را در تبلیغاتشان شروع کردهاند.
* بنده از همان اوایلى که این تبلیغات در رفتارهاى دشمنان کشور، اجرایى و عملیاتى شده بود - حدود ده، یازده سال پیش - متوجهی این نکته شدم و به همه، بخصوص به مسؤولان فرهنگى هشدار دادم و گفتم اینها مىخواهند اصل اعتبار انقلاب را زیر سؤال ببرند؛ انقلابى که یکى از افتخارات تاریخ بشرى در زمان ماست؛ انقلابى که یک ملت با دست خالى و به برکت ایمان، آن هم در مقابل یک دژ علىالظاهر تسخیرناپذیر استکبار در این منطقه آن را بر پا کرد و موفق شد؛ انقلابى به نام خدا؛ انقلابى در راه ارزشهاى اسلامى؛ انقلابى که ملتهاى مسلمان را به اسلامشان امیدوار و به هویت اسلامیشان دلگرم کرد؛ انقلابى که در همهى نقاط جهان ملتها را خودباورى بخشید و آنها احساس کردند که یک ملت مىتواند بر بزرگترین موانع پیروز شود و فایق آید.
* دشمنان مىخواستند پیام آزادى، معنویت، ارزش و فضیلت و کرامت انسانىاى را که در این انقلاب بود، ندیده بگیرند. این کارى بود که به صورت برنامهریزى شده و با انواع و اقسام طرق تبلیغاتى، آن را دنبال کردند.
* البته متأسفانه یک عده غافل، به صورت پادو در داخل هم همانها را تبلیغ کردند و هنوز هم مىکنند. این براى آن است که پشتوانهى فکرى - که در واقع تکیهگاه اراده و عزم راسخ مردم است از آنها گرفته شود و مردم احساس کنند پشتشان خالى است. مگر بدون ایمان و اعتقاد و بدون باور به راهى که انسان در آن قدم گذاشته، مىشود آن راه را ادامه داد؟
* همه باید مسایل فرهنگى را جدى بگیرند. مظهر این تهاجم، همان اباحیگرى است که از راه خدشه در اعتقادات، تشویق جریانهاى خلاف اخلاق در جامعه و تشویق و ترویج انواع و اقسام فسادها ایجاد مىشود. اینها چیزهایى است که همهى مسؤولان کشور باید به آن بسیار توجه کنند و فقط مخصوص مسؤولان فرهنگى نیست.[2]
* امروز ملت ایران به آن رتبهاى از اقتدار رسیده که خطرپذیرى دشمنان خود را بسیار بالا برده، جرأت نمی کنند به این ملت تهاجم نظامى کنند؛ میدانند سرکوب خواهند شد؛ میدانند که این ملت مقاوم است. بنابراین خطر تهاجم نظامى بسیار پایین است؛ اما تهاجم فقط تهاجم نظامى نیست.
* دشمن به آن نقاطى متوجه میشود که پشتوانهى استقامت ملى ماست. دشمن وحدت ملى و ایمان عمیق دینى را هدف قرار میدهد. دشمن روحیهى صبر و استقامت مردان و زنان ما را هدف قرار میدهد؛ این تهاجم از تهاجم نظامى خطرناکتر است.
* در تهاجم نظامى شما طرفتان را میشناسید، دشمنتان را مىبینید؛ اما در تهاجم معنوى، تهاجم فرهنگى، تهاجم نرم، شما دشمن را در مقابل چشمتان نمىبینید. هوشیارى لازم است.
* نگذارید دشمن مثل موریانهاى به جان پایههاى فکرى و اعتقادى و ایمانى مردم بیفتد و آنها را دچار رخنه کند؛ این مهم است. همه وظیفه داریم مرزهاى ایمانى و مرزهاى روحى خودمان را حفظ کنیم.[3]
[1]پیام به حجاج بیتالله الحرام 28/12/1377
[2]بیانات پس از مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهورى آقاى سید محمد خاتمى 11/05/1380
[3]بیانات در دیدار خانوادههاى شهدا و ایثارگران کردستان 22/02/1388
هیئت عاشقان ثارالله علوم پزشکی تبریز
موضوع مطلب : تهاجم فرهنگی شنبه 90 آبان 21 :: 10:33 عصر :: نویسنده : مهدی
السلام علیکْ یا دریا که دلم بی قرار و توفانی است اِنّ فی خلق تو خدا هم مست، روحْ حیران، فرشتهها هم مست اِنّ فی خلق تو زمین مبهوت، زیر یک آسمان پریشانی است «لا اله»َم ! کجای «الا» یی؟ روح دریا ! کجای دریایی؟ مثل آبی به چشم ماهیها، ای «هوالظاهر»ی که پیدا نیست «یا سریع الرضا»ی لبخندت، عاشقان را کشیده در بندت «یا ولیَّ الذینَ» یک دنیا که در اسم تو غرق حیرانی است «و اذا الشّمسْ» پیش تو تاریک، «واذا البحرْ» از تو در جوشش واذا القلبِ من که میپرسند: به کدامین گناه قربانی است؟ من که از «اِنّما ولی» مستم، در هوای «هوالعلی...» مستم از «شراباً طَهورِ» چشمانت، شب میخانهام چراغانی است «اشهد انَّ» هر چه دارم تو، «وقِنا من عذابِ نار»َم تو آه، «یا ایها العزیز»َم آه، توشهام این غزل که میخوانی است «لیْتَ شِعری» که شعر من آیا میرسد تا به ساحلت؟ دریا ! - نالههای کبوتری زخمی که در این بند تیره زندانی است
موضوع مطلب : جمعه 90 آبان 20 :: 10:0 عصر :: نویسنده : مهدی
موضوع مطلب : تهاجم فرهنگی جمعه 90 آبان 20 :: 9:0 عصر :: نویسنده : مهدی
مشکل آمریکایی ها درباره نیروی قدس، نمونه ای کوچک از مشکلی است که آنها درباره کل انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن دارند. آمریکایی ها نمی توانند بفهمند نیروی قدس چیست، چگونه عمل می کند و چه اهدافی را برای خود مشخص کرده؛ همچنانکه هیچ وقت نتوانستند از ماهیت مکتبی که امام تاسیس کرد و حاج قاسم و یارانش در خلاصه ترین تعریف ممکن شاگردان ممتاز آن مکتبند، سر دربیاورند. به همین دلیل است که برای کسانی که حتی به اندازه ذره ای سپاه را می شناسند، مجموعه اقدامات آمریکا برای پیش بردن پروژه سپاه هراسی، چیزی بیشتر از دست و پا زدن های خنده دار به نظر نمی آید. به این موضوع بازخواهیم گشت. برخلاف آنچه آمریکایی ها تصور می کنند نیروی قدس بسیار بیش از آنکه یک نیروی عملیاتی زبده باشد- که هست- یک تفکر است، تفکری که مرز نمی شناسد و کلیدواژه ها و گزاره هایی را با خود حمل می کند که مستقیما با بنیادی ترین ارزش ها و روش های تمدن غربی در تضاد و درگیری دائم است. آمریکایی ها برای آنکه بدانند چرا نیروی قدس توانمند است و چرا اینچنین در هماوردی با آنها موفق بوده، باید اندکی از تحلیل های جیمز باندی فاصله بگیرند و به ریشه های تفکری بیندیشند که قدس حامل آن است. ادامه مطلب ... موضوع مطلب : |
||